نجات از آتش دوزخ
پروردگارا!
به حق محمّد و اهل بیتش از تو می خواهم که مرا رحم کنی.
خدا- جلّ جلاله- به جبرئیل وحی می کند که به سوی بنده ام برو، و او را از آتش بیرون آور.
جبرئیل می گوید:
چگونه در آتش فرود روم؟
خدا- تبارک و تعالی- میفرماید:
من به آتش فرمان داده ام که بر تو سرد و سلامت باشد.
جبرئیل گوید:
جای او را نمی دانم.
خداوند میفرماید:
او در چاهی از دوزخ است.
جبرئیل (ع) به سوی آتش فرود می رود و او را در حالی که بند و زنجیر شده و به رو افتاده در آتش است مییابد،
پس او را بیرون می آورد.
آن بنده در پیشگاه خدا- عزّ و جلّ- میایستد.
خدای متعال میفرماید:
ای بنده من چه مدّت است که در آتش ماندهای و مرا سوگند میدهی؟
گوید:
پروردگارا حسابش را ندارم.
خدا- عزّ و جلّ- به او میفرماید:
به عزّت و جلالم سوگند که اگر به حق آنان از من درخواست نمیکردی هر آینه خفّت و خواری تو را در آتش طولانی می ساختم،
امّا این مطلب بر من حتم و واجب گشته است که بندهای از من به حق محمّد و اهل بیتش درخواست نکند جز این که آن گناهانی را که بین من و او بوده بیامرزم ،
همانا امروز تو را می خشیدم. سپس به او فرمان داده می شود که به بهشت برود ،
امالی شیخ مفید-ترجمه استادولی، متن، ص: 241 » و اینها بعضی از مقامات پیامبر اکرم است .