ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی
دوشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۲۷ ب.ظ

ولایت



نوشته شده توسط بهنام جدی بالابیگلو
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

ولایت

دوشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۲۷ ب.ظ
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۵/۰۲
بهنام جدی بالابیگلو

نظرات  (۶۸)

۰۳ مرداد ۹۱ ، ۰۲:۴۰ دختر کماندار
سلام برادر همسنگر


دلم می سوزه که خیلی از جوون های هموطنم اینطور دچار انحراف فکری می شن خودشون و دیگران رو ازار می دند

راستش من خیلی به بحث کردن اولش تمایل نداشتم اما اونقدر تو جامعه به ظاهر اسلامی خودم توسط این افراد تحت فشار و آزار های لفظی قرار گرفتم که فکر می کنم باید کاری کرد اینکه چند ساله دارم تو نت کار می کنم به این امید که ....


متاسفانه من خودم در محیطی زندگی می کنم که امثال این افراد دور و برم زیاده دائم می خوان با آدم بحث کنند به خیال خودشون می خوان ما رو روشن کنند

از پدر و برادر و دوست و بچه های فامیل گرفته تا استاد و معلم و همکلاسی همکار و رهگذر و مغازه دار

اصلا نمی دونم این چادر چیه که اینگار خواری تو چشم اینجور افراده هر جا میرم مورد بازخواست هستم که چرا چادر سیاه سرم می کنم حالا توهین ها فحش ها تمسخر ها ک هبیتفاوت زا کنارش می گذرم به کنار


اخیرا هم تو اینترنت اینجور افراد و سایت ها زیاده شده جالبه که چون چهار تا کتاب خوندن فکر می کند فیلسوف عالمند و هر کسی رو که از حق و دین مذهب حرف می زنه بیسواد و کتاب نخوان تلقی می کنند فکر می کنند ما تو عمرمون اصلا کتاب نخوندیم


شان علی استون دو ماه پیش مشهد بود حرم امام رضا(ع) حرف قشنگی زد گفت باید بوسیله هنر زیبایی های اسلام رو به جوون ها نشون داد

امر به معروف و نهی از منکر واجبه

اجازه بدید شما رو در طرح 313 یاور مهدی (ع) در لینکستان وبلاگم ثبت کنم


ممنون
۰۳ مرداد ۹۱ ، ۰۳:۱۵ دختر کماندار
بیشترین عاملی که باعث انحراف فکری جوون ها می شه

کتب بعضی نویسنده گان ضد اسلامی هست

جالبه که این نویسنده گان مثل سلمان رشدی یا علی دشتی نویسنده کتاب توهینی 23 سال و باقی ای نویسند گان خودشون زنده گی شخصی ناسالم ناموفق و درهم برهم داشتند

مثلا یه نویسنده تو خارج از ایران اگه اشتباه نکنم اقای انصاری استاد دانشگاه و نویسنده و منتقد اسلام و مدافع آزادی زنان

این آقا تو زندگی شخصی خودش ناموفقه و از همسرش طلاق گرفته یعنی این آدم حتی موفق نشده یه زن رو برای خودش نگه داره اونوقت می شینه پیامبر اسلام رو نقد می کنه که مثلا چرا چند تا همسر داشت محمدی که تمام همسرانش عاشقانه دوستش داشتند و همه جامعه جذب محبت و خلق نیکوش می شدند

یا سلمان رشدی که دائما در حال ازدواج کردن و طلاق دادن زنهای مختلف هست

باید به جووون ها نشون داد که دارند گول چه افراد غیر قابل اعتمادی رو می خورند
۰۳ مرداد ۹۱ ، ۰۳:۳۶ دختر کماندار
یه سوال

این اقای مشایی مگه چی گفته یا چیکار کرده سخت مورد انتقاد قرار گرفته

من ایشون رو زیاد نمی شناسم و اصلا حرف هاش رو جایی نشنیدم که بدونم دقیقا چی گفته

میشه به من بگید
۰۳ مرداد ۹۱ ، ۱۱:۴۷ ندای الرحیل
خواهر عزیزم دختر کماندار!
سلام
از اینکه زحمت کشیده تشریف آوردید ممنونم.
کدام دین به اندازۀ دین اسلام به مقام زن اهمیت داده است.
دلیل اصلی آفرینش جهان هستی حضرت فاطمۀ زهرا بود و او یک زن است.
اولین انسانی که در روز قیامت وارد بهشت خواهد شد حتی قبل از امامان حتی قبل از امام علی علیه السلام حتی قبل از شخص پیامبر صلوات الله علیه حضرت فاطمه هست و او یک زن است.
روز محشر فاطمه با چنان ابهتی وارد محشر خواهد شد که منادی فریاد بر می آورد که ای اهل محشر چشمهایتان را ببندید.
این فرمان نه بخاطر بحث محرمیت است. زیرا تعداد زیادی از اهل محشر از فرزندان و پدران و نزدیکان حضرتند که طبیعتا" برایش محرمند.
بلکه بشر توان تحمل ابهت فاطمه را ندارد.
خواهر عزیزم!
این که هند جگر خوار با فاطمۀ زهرا مقایسه شود ظلم به فاطمه زهراست.
می دیدم که سامان چگونه ناجوانمردانه از عواطف و احساسات شما استفاده می کند تا شما را مغلوب کند.
و می دانستم که شما مغلوب نخواهید شد چون خداوند وعده داده که:
ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم
خواهر عزیزم!
تعداد زیادی از 313 نفر یار امام را زنان تشکیل می دهند و یاوران امام از هر کوهی محکمترند
۰۳ مرداد ۹۱ ، ۱۹:۱۱ ندای الرحیل
دحو الارض، مطابق با بیست و پنجم ماه ذوالقعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید.

از این روز، بخش هایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل ربع مسکون امروزین درآید. مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد مکان کعبه شریف و بیت ا... الحرام بود.

به نظر برخی از مفسران، آیه 30 سوره نازعات (والارض بعد ذلک دحاها) به همین واقعه اشاره دارد.
معنای دحوالارض

«دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند.

از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع پدید آمد. مجموع این گسترده شدن، «دَحو الارض» نام گذاری می شود.
متأسفانه امروزه عقاید گذشتگان مبنی بر مسطح بودن زمین را با دحوالارض یعنی گسترش زمین اشتباه می گیرند و در یک تحلیل مغرضانه قرآن را سخن پیغمبر دانسته و وحی را انکار می نمایند.
همچنین تعبیر قرآن از کوه به اوتاد را تعبیری جاهلانه می پندارند و قرآن را انکار می کنند
۰۳ مرداد ۹۱ ، ۱۹:۲۳ ندای الرحیل
سخنان و اقدامات جنجالی مشایی در دوران حضور در دولت نهم انتقادات زیادی را در طیف هواداران دولت برانگیخت. اظهاراتی همچون «دوران اسلام‌گرایی به پایان رسیده‌است. البته این دوره تمام نشده بلکه رو به پایان است.»، «در ایران استفاده از حجاب آزاد است و هیچ فشاری از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نمی‌شود.»، «جلوگیری از برپایی شادی، اهانت به اسلام و استفاده از رنگ سیاه مکروه است.»، «آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه متعلق به کردستان است و این قوم از برترین قوم‌های ایرانی است.»، «ملائکه مرتب در عرصه کشور در حال پرواز هستند.»، «ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است.» «ما مردم آمریکا را از برترین ملت‌های دنیا می‌دانیم.» و «نام خلیج فارس و دریای پارسی از ۳۰ میلیون سال پیش به موازات شکل‌گیری تمدن‌های انسانی در منطقه موجودیت یافته‌است.» و اقداماتی همچون حضور در مجلس رقصی در ترکیه، مراسم حمل قرآن همراه با نوای دف، ادغام سازمان حج و زیارت با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گوشه‌ای از عملکرد جنجالی مشایی است.
از جناب علی طنطاوی نویسندۀ محترم سایت "سربازان خودسر امام زمان" که در خط مقدم مبارزه با جریان انحرافی می باشند و بارها سایتشان توسط طرفداران مشایی فیلتر شده بخواهید که تحلیلی دربارۀ مشایی در تریبون آزادتان ارائه دهند.
دین افیون ملتهاست
۰۷ مرداد ۹۱ ، ۰۱:۵۹ دختر کماندار
آهای یه نفر

مثلا بی دینی چه گلی به سره مردم دنیا زده

بهتره داستان زنده گی نیچه رو بخونی

نیچه کافر ملحد بی خدا 10 سال آخر عمرش رو در وضعیت وخیمی در دیوانه خانه گذراند

دیوانه خانه ها و شراب خانه ها گورستان آدمهای بی دین و بی خداست
سلام همراه خوبم .یه چند مدتی نبودم علت اصلیشم مشغله کاری بود.عنوان پست جدیدم هست"ایا مهدی به دنیا امده است؟ "توی اون به بررسی شبهه ای که امسال خیلی در مورد ولادت امام عصرمطرح شده اشاره کردم و با منطق تاریخی بهش جواب دادم.امیدوارم تشریف بیاریدو هر دو قسمتشو بخونیدو به ارتباط بین استدلالاتش پی ببرید.
۱۰ مرداد ۹۱ ، ۰۷:۱۳ لبیک یااباصالح(عج)
سلام
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز

با مطلبی با عنوان : لعنت به این استکبار جهانی!!! در خدمت شما هستم

منتظر حضور پر مهر شما
التماس دعا
یا علی
۱۵ مرداد ۹۱ ، ۱۱:۴۵ دختر کماندار
سلام برادر همسنگر

به نظر من ما هم باید وبلاگ جماعت بودائیان ایران رو فیلتر کنیم

چون خبرهای کشتار مسلمانان در میانمار رو فیلتر می کنند

چرا اونها اقلیت مسلمان میانمار رو مهاجر غیر قانونی تلقی می کنند

اونوقت آزادانه تو ایران از امکانات جمهوری اسلامی استفاده می کنند تا دینشون رو تبلیغ کنند



سلام خواهر عزیزم دختر کماندار
اولیای ما در اوج قدرت غریب بودند. امام علی بر ممالک اسلامی که مرز بسیار گسترده ای داشت حکومت می کرد ولی در عین حال غریب و مظلوم بود.
حدیثی از امام حسین هست که دلها را خون می کند ایشان اشاره به مظلومیت امام زمان کردند و ما را دعوت یه یاری ایشان بکمک قلم کردند.
امام زمان از دست جاهلان معاندی مثل سامان خون دلها خواهد خورد وظیفۀ ماست که ایشان را با قلم خود یاری دهیم.
موفق باشی
بابا این بوداییا عجب رویی دارن بقران!!!
اونهمه آدم کشتن بعد میگن ازار ما به مورچه ها هم نمی رسه!!!
میگن فقط یه قبیله رو کشتیم...
پ ن پ بیایید همه رو بکشید شما که اینهمه مهربونید.
من که هرچی کامنت گذاشتم حذفش کردن.
واقعا" مجسمۀ اخلاقن اینا
سلام
من یک عذر خواهی به شما بدهکار هستم. اول بگذارید بگویم که من بودایی نیستم. ولی به ادیان شرقی علاقه دارم و سالها در جستجوی حقیقت بودم. من به طور تصادفی با وبلاگ بوداییان اشنا شدم. اون کامنتی را که خطاب به خانم کماندار گذاشتم و در مورد جنایات مسلمانان صدر اسلام گفتم من بودم که شما هم پاسخی دادید. البته من پاسخ شما را به هیچ وجه تایید نکردم ولی ظاهرا نویسنده وبلاگ از جانب من کامنتی گذاشته است. نویسنده آن کامنت من نبودم. البته من به ایشان شدیدا گله کردم و ظاهرا اسمش را عوض کرده و نام سینا فرهودی را برای کامنت خودش برگزید به هر جهت خواستم عرض کنم که نویسنده این کامنت من نبودم و صحبت پرخاشگرانه آن کامنت را به حساب من نگذارید.
البته صحبت شما متین و من هم به خاطر اینکه صحبت های خانم کماندار فیلتر می شود عین همین کامنت را به وبلاگ ان خانم محترم ارسال کردم که هنوز تایید نشده است.
متشکرم دوست عزیز
۱۷ مرداد ۹۱ ، ۲۱:۵۱ محمداسحاق آبادی
بنام خدا
این بار سایبر اطلاعات به دستور شخص سید علی خامنه ای ، که خود را ولی امر مسلمین و نایب امام زمان میداند ، وبلاگ نیم گام را مسدود ، و فیلتر نمود .. در این وبلاگ با زبان عرفان عقلی و مدد از آیات الهی و هدایت اولیاء خدا ، نشانه های آخر زمان را که خداوند در (قرآن) اشاره فرمودند و در اقصی نقاط جهان و تمدنهای گذشته نقش گردیده کشف رمز می نمودم و با علم روز هشدار های داده شده را در باب فروپاشی ارکان حیات سیاره ی مان در آخر زمان به اطلاع می رساندم .. از اهمیت این هشدار ها همین بس که به بقای بشر و سایر گونه ها گره ی اساسی خورده اند.. از این رو این مدارک از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند .. به همین خاطر یک رهبر عادل و مسلمان باید این هشدارهای داده شده ی آیات الهی را جدی می گرفتند و به آحاد بشر اعلام می نموند ، تا از سویی از اعتبار قرآن دفاع نمایند ، و از سوی دیگر نظر دانشمندان و سیاستمداران جهان را جلب می نموند تا به فکر راه حلَی اساسی برای نجات بشر و نسل آینده باشند .. این آیات ، پیام الهی بود برای هدایت و نجات بشر در این زمان ، اما این جاهل ( خر دجال ) که سفیانی آخر زمان است برای پوشش شخصیت خود در آخر زمان و سناریوی تمدن بشری ، باز هم بخاطر قدرت طلبی و سوء استفاده از بیت المال ، کلام حق را پوشاندند ..
http://nimgam3.blogfa.com/


جناب اسحاق آبادی!
نوشته ای: "از طرفی انگشتر سلیمان و عصای موسی با من است که میتوانم تمامی ملل را مجاب نمایم .. واز طرفی تکیه به قدرتی فوق بر فوق دارم .. پس در آینده ی نزدیک تمامی ملل به دهان من چشم خواهند دوخت .. و حکومتهای جبار فرو خواهند پاشید .. شما با چشمانی باز خواهید دید که وقتی خداوند یاری دهنده جنبنده ای باشد .. فقیه پشم ریخته با مزدوران سپاه و اطلاعاتی اش .. "
بهتره بری همون سایتت رو آزاد کنی و اینقدر حرف مفت نزنی
جناب اسحاق آبادی!
فکر می کنی نمی دانم که پشت عصایت اژدهای صهیونیستی پنهان شده؟
جناب دابت الارض!
فتنۀ شما خیلی به فتنۀ سردستۀ بهایی ها شبیهه نکنه اینبار استعمار پیر بجای نائب برای امام زمان دابت الارض زاییده؟
این حرفهای آقای اسحاق آبادی منو به یاد حرفهای منصور حلاج می اندازد.
او هم حرف مفت زیاد می زد.
آخرش هم ادعای نیابت امام کرد.
به همین خاطر رقعه ای در لعن وی صادر شد.
و ما وظیفه داریم به پیروی از امام از منصور بیزار باشیم.
آقای اسحاق آبادی دابه الارض امیرالمؤمنین علیه السلام هست نه تو!!
زندان اوین پر است از مدعیان دروغین خدایی و پیامبری و امام زمانی و دابه الارضی
آقای دابه الارض!
ممکنه برامون عرض کنی این انگشتر سلیمان و عصای موسی را از کجا کش رفته ای؟
۱۸ مرداد ۹۱ ، ۲۱:۳۳ دختر کماندار
سلام برادر همسنگر

این آقای اسحاق آبادی تو وبلاگ منم پیام گذاشت

مثل اینکه حالش اصلا خوب نیست

من که اصلا نفهمیدم چی گفت


...............

از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید

ایمن ز شر فتنه آخر زمان شدم

000000000000


خدا این آخر زمانی آخر عاقبت همه مون رو به خیر کنه
۱۹ مرداد ۹۱ ، ۰۸:۳۴ مسلمان پیرو خط امام زمان(عج)
خدا معاویه زمان خامنه ای لعین را لعنت کند
الهی آمین


بازگشت لعن ، به لعن کننده : امام باقر (ع) : إنَّ الَّعنةَ إذا خَرجَت مِن صاحِبها تَرَدَّدَت بَینَهُ و بَین الَّذی یَلعَنُ فَإن وَجَدَت مَساغاً و إلاّ عادَت إلی صاحِبِها و کان أحَقَّ بها فَاحذَروا أن یَلعَنوُا مُؤمِناً فَیَحِلَّ بِکُم . لعنت و نفرین زمانی که از دهان صاحبش خارج شد ، بین لعنت کننده و کسی که لعنت شده مُردّد می‌شود ، پس اگر شخص لعنت شده استحقاق لعنت داشت که لعن بر او مُستقَر می‌شود و الاّ آن لعنت به صاحبش باز می‌گردد و آن شخص مستحق لعن است ، بترسید از اینکه مؤمنی را لعن کنید که لعن بر خودتان مستقر و حلال می‌شود . (بحارالانوار/ج72/ص208 )
جناب اسحاق آبادی!
لطفا" امانت دار کامنتها باشید
توی سایتتان نوشتم:
"آقای دابه الارض!
ممکنه برامون عرض کنی این انگشتر سلیمان و عصای موسی را از کجا کش رفته ای؟"
اومدی اضافه کردی و بعد مسخره کردی...
معلوم شد چقد دابت الارضی
تا تقوی نداشته باشی مگس هم نیستی
ای مگس عرصۀ سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما میداری
۲۰ مرداد ۹۱ ، ۱۶:۲۹ مسلمان پیرو خط امام زمان(عج)
وقتی لعن به خود من برمیگرده که خامنه ای شایسته لعن نباشه، درحالیکه خامنه ای، دزد و آدمکش و فاسد و متحجر و مستبد و بدتر از همه ظالم هست، که شایسته بدترین لعن ها هست


امام صادق علیه السلام:
هرکه بهتانی بگوید برای مرد مؤمن بچیزی که در او نباشد خدا او را در میان چرک فروج زناکاران که در دیگهای جهنم جوشد نگاه دارد تا آنکه از عهدۀ گفتۀ خود بدرآید.
حلیه المتقین/فصل نهم
امام صادق علیه السلام:
هرکه متهم سازد برادر مؤمنش را ایمان در دلش گداخته شود چنانچه نمک در میان آب گداخته می شود.
سند: همان.
ادعای خود را ثابت کن
هیچ منطقی پشت حرفهایش نیست زر مفت می زنه
آقای دیده بان بهتره بدونی که منصور حلاج عارفی واصل بود که غریبانه شهید شد و او را مشتی جاهل که از کلامش چیزی نمی فهمیدند کشتند.
بهتر است در این ماه مبارک کمی تقوی داشته باشیم و بزرگان عرفان را متهم نکنیم
۲۱ مرداد ۹۱ ، ۱۷:۰۰ مسلمان پیرو خط امام زمان(عج)
مرد مومن
خیلی ساده ای برادر.
برو پای صحبتهای بازداشتی های اطلاعات بشین، ببین مامورین جناب خامنه ای ملعون با مردم چیکار میکنن.
البته نبایدم برات مهم باشه، چون امثال تو پاشون به اونجاها نمیرسه
پای مردمی که دستشون به جایی بند نیست، به اونجاها میرسه
برادر مسلمان!
توهم که مثل خیلی ها سوار کلمۀ مظلوم مردم شدی!
بله قبول دارم کسی که خورده شیشه داره پاش به اونجاها هم می رسه.
بلاخره هرکی هندونه می خوره باید پای لرزش هم بشینه
۲۲ مرداد ۹۱ ، ۱۲:۲۴ مسلمان پیرو خط امام زمان(عج)
اره
سرچ کن فیلم بازجویی از همسر سعید امامی را پیدا کن
تا ببینی در نظام مقدس جمهوری اسلامی، بازجوهای اطلاعات با متهمین چه برخوردی میکنن

خمینی دروغگو اومد و گفت که من در نظام جدید سمتی نخواهم داشت و کمونیستا هم آزادن و آب و برق مجانی هست و هزار جور دروغ دیگه
اما حالا کجاییم، جایی که افغانستان هم از ما داره جلو میزنه
کشوری که 30 سال پیش با کره جنوبی در یک سطح بود، الان کجاست

شما همینجور در توهم باشید، مشکلی نیست
لیاقتتون بدبختی و سگ دو زدن هست
شما لیاقت کشور پیشرفته و متمدن را ندارید
باید 4 تا آخوند بالای 90 سال برتون حکومت کنند که 4 کلام سواد سیاسی ندارن و تو مغزشون پهن خشکیده هست


هدف ما از ایجاد پست تریبون آزاد این بود که در یک فضای کاملا" آزاد دینی بودائیان و زرتشتیان و مسلمانان و مسیحیان و یهودیان و مذاهب آنها از قبیل شیعه و سنی به بحث و گفتگو بپردازند ولی لحظه اول هم می دانستم که بحث ما از یارانه ها و مرغ و تخم مرغ فراتر نخواهد رفت.

در هر صورت شما می توانید نظرات خود را بنویسید و دوستان جواب خواهند داد.
برادر پیرو خط امام زمان!
همون سی سال پیش که اینهمه به پیشرفتت می نازی چرا حق توحش به غربی ها می دادی و شاهت از سگ آمریکایی ارزشش کمتر بود؟
کی اومد امریکایی جماعت رو مثل تفاله بیرون انداخت؟
امام خمینی می خواست که همۀ گروهها از جمله کمونیستها آزادانه زندگی کنن ولی اگه یکی کرم داشته باشه فتنه به پا کنه که نمیشه آزادش گذاشت.
اگه سنت هم قد بده حتما" یادت می اد که همون امام که اینهمه دل پر ازش داری تا تخم مرغ اش رو هم کوپنیش کرده بود.
امام خواست که آب و برق رو مجانیش کنه ولی مگه همیشه خواستن توانستنه؟
این بزرگی امام رو می رسونه که می خواسته برای آب و برق پول ندی.
جناب مسلمان!
فقها بر جامعه ولایت دارن و تمکین و عدم تمکین مردم این ولایت رو از ایشون سلب نمیکنه.
قانون اساسی چه برای فقیه اختیارات قایل بشه و چه نشه ولی فقیه ولایتش را از مردم نگرفته بلکه امام صادق دستور داده که در زمان غیبت به راویان احادیث مراجعه کنیم و از ایشون کسب تکلیف کنیم.
ما به فقها مراجعه می کنیم چون شیعه ایم و امامان ما اینجوری ازمون خواستن
الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ(40حج)
چرا کشور ما که اینهمه کشته مردۀ فلسطینیها شده ایم در محکومیت کشتار میانمار واکنشی نشان نداد؟


واکنش نشان ندادیم چون غیرت نداشتیم.
سلام
مجاهدت شما قابل ستایش است

به نوح وحی شد جز همین عده که ایمان آورده اند دیگر ابدا هیچکس از قومت ایمان نخواهد آورد و تو بر کفر و عصیان این مردم محزون مباش .

سوره هود آیه 36
هر چه خواهی باش ..... فقط کمی هم... آدم باش !!!!!!
فکر کنم اگه تو وجودمون ذره ای انسانیت بود ... ذره ای شناخت بود ... فقط ذره ای.......
درگیر این سردرگمی ها نمی شدیم

یا حق
دیگر از جزئیات احوال وى (علی بن حسین = پدر شیخ صدوق)مناسباتیست که با ابو مغیث حسین بن منصور حلاج عارف مشهور ایرانى داشته که در 309 در بغداد کشته شده است. در نامه دانشوران ناصرى شرح این مناسبات بدین گونه آمده است: «... حسین بن منصور معروف بحلاج که دعوى سفارت از ناحیه مقدسه مى‏نمود و خود را در آستان خلیفة اللَّه عجل اللَّه فرجه باب مى‏شمرد در آن روزگار بشهر قم درآمد، ساز سفر از خود برگرفت و در محلى اقامت گزید و چون از رنج سفر آسوده گشت از مسکن و مقام ابن بابویه جویا شد. خامه برگرفت و نامه بنوشت ایما بر آنکه: من از جانب خلیفة اللَّه فی الارضین بشغل سفارت و نیابت سرافراز شده‏ام بایستى تصدیق مدعاى مرا در عهده شناسند و آن نامه را مصحوب رافع نزد ابن بابویه انفاذ داشت، ابو عبد اللَّه حسین بن على که برادر صدوقست گوید چون رقعه حلاج بدست پدرم رضوان اللَّه علیه دادند و مهر از آن برگرفت از مضمونش مطلع شد فی الفور در هم بردرید، آثار خشم از جبینش ظاهر گشت و روى در هم کشید و بجانب فرستاده وى متوجه شد. طریق خشونت پیش گرفت و درشتى آغاز کرد و اصلا جوابى ننوشت، پس بپاى خاست و جانب دکه که محل تجارت و کسبش بود روانه گردید و گروهى از غلامان و اصحابش نیز همراه بودند چون بسرایى که در آنجا دکه داشت درآمد مردم شرایط تعظیم بجاى آوردند و بیک بار از جاى برخاستند ، جز مردى بیگانه که جانب‏ ادب رعایت نکرده و از جاى نجنبید. چون پدرم بمکان خود قرار گرفت و برسم بازرگانان دفتر و روزنامه بیرون آورد، نزد خویش بنهاد، با یکى از حاضران گفت که از نام و نژاد آن مرد مرا خبر ده. آن مرد خود بدان گفتار متفطن شده گفت: من خودم حاضرم، هر چه خواهى جویا شو. پدرم گفت: آیا اى مرد شأن خود را از آن معروف معروف‏تر دانى که من از حال تو پرسش کنم؟ گفت: آرى، من آنم که نامه‏ام دریدى و خود در آن حال ترا مى‏دیدم. پدرم را از استماع آن دعوى باطل حالت دگرگون شد، قوت صبر و تحمل نماند، چهره‏اش از شدت خشم افروخته گشت و رگهاى گردنش درشت شد. سخنان ناملایم بمیان آمد، جمعى بر ایشان گرد آمدند و ماجرا پرسیدند. پدرم شرح مکتوب بر ایشان بخواند. بالجمله حلاج هواى قم از سر بنهاد، طریق مسافرت پیش گرفت».
در اینکه حسین بن منصور حلاج در آغاز کار خود را فرستاده امام غایب و وکیل و باب وى میخوانده است و در همان زمان سفرى بقم کرده و همین دعوى را در برابر شیعه قم داشته است گویا تردیدى نباشد و این خبر بتواتر و در بسیارى از کتب شیعه آمده است.
خاندان نوبختى تألیف آقاى عباس اقبال- طهران 1311 ص 111- 112

جناب پیک اینهم سند
از مدعیان دروغین نیابت حضرت مهدی (علیه السلام)

حسین‌ بن منصور حلاج، حدود سال 244 ق در قریة «طور» از قرای بیضای فارس (هفت فرسنگی شیراز) زاده شد. وی با پدرش منصور از بیضا، به واسط رفت و آن‌جا علوم اسلامی را آموخت و در بیست سالگی به بصره رفت. مرید صوفی آن سامان شد و به دست او خرقه تصوّف پوشید. در سال 270 ق به مکه سفر کرد و از آن‌جا به اهواز رفت و به دعوت پرداخت. حلاج برای دعوت به مذهب صوفیانه خود که جنبة «حلولی» داشت، به ‏مسافرت می‏پرداخت. وی در آغاز، خود را رسول امام غایب و باب آن حضرت معرفی می‏کرد؛ به همین سبب علمای علم رجال شیعه، او را از مدعیان بابیّت شمرده‏اند.
نام او ابوالمغیث حسین‌ بن منصور حلاّج بود که در سال 309 ق کشته شد. حلاّج پس از ادعای بابیّت، بر این شد که ابوسهل اسماعیل‌ بن علی نوبختی (متکلم امامی) را در سلک یاران خود در آورد و به تبع او، هزاران شیعه امامی را که در قول و فعل تابع او بودند، به عقاید حلولی خویش معتقد سازد؛ به‌ویژه آن‌که جماعتی از درباریان خلیفه به حلاّج حسن نظر نشان داده و جانب او را گرفته بودند؛
ولی ابوسهل که پیری مجرّب بود، نمی‏توانست ببیند او با مقالاتی تازه، خود را معارض حسین‌ بن روح نوبختی وکیل امام غایب معرفی می‏کند. اسماعیل در پاسخ گفت: «وکیل امام زمان (علیه السلام) باید معجزه داشته باشد. اگر راست می‏گویی، موهــای مرا سیاه کن. اگر چنین کــاری انجــام دهی، همه ادعاهایت را می‏پذیرم.» ابن‌حلاج که می‏دانست ناتوان است، با استهزای مردم روبه‏رو شد و از شهر بیرون رفت. آن‌گاه به قم شتافت و به مغازة علی‌ بن بابویه (پدربزرگوار شیخ صدوق‏) رفت و خود را نماینده امام زمان (علیه السلام)خواند. مردم بر وی شوریدند و او را با خشونت از شهر بیرون افکندند.
ابن حلاج، پس از آن‌که جمعی از خــراسانیان ادعــایش را پذیرفتند، دیگر بار به عراق شتافت. در این زمان، چون فقه امامیه از سوی خلفا به رسمیت شناخته نشده بود، شیعیان، میان مذاهب اهل سنّت «مذهب ظاهری» را که مؤسس آن، ابوبکر محمد بن داوود اصفهانی است، پذیرفته بودند.
رؤسای امامیه و خاندان نوبختی، برای برانداختن حلاّج ناچار به محمد بن داوود ظاهری متوسل شدند و او را به صدور فتوایی وا داشتند که در سال 297 ق و اندکی پیش از مرگ خود در وجوب قتل حلاّج انتشار داده بود. ابوالحسن علی‌ بن فرات، وزیر شیعی مذهب مقتدر (خلیفة عباسی) نیز در تکفیر حلاّج به آل نوبخت کمک کرد.
حلاّج در سال 296 ق به بغداد رفت و مردم را به طریقة خاصی مبتنی بر نوعی تصوف آمیخته با گونه‏ای «حلول» دعوت کرد. ابوالحسن بن فرات، وی را تعقیب کرد و ابن داوود فتوای معروف خود را در حلال بودن خون او صادر نمود. وی در سال 301 ق به دست کارگزاران خلیفه گرفتار شد و به زندان افتاد. پس ازهفت ماه ‏محاکمه، علمای شرع او را مرتد و خارج از دین اسلام شمردند (24ذیقعده 309ق) و به فرمان مقتدر و وزیر او حامد بن عباس به دار آویخته شد. سپس جسد او را سوزاندند و سرش را بر بالای جسر بغداد زدند.
۲۴ مرداد ۹۱ ، ۱۶:۴۰ مسلمان پیرو خط امام زمان(عج)
امام صادق:
کل رایه ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت یعبد من دون الله
هر پرچمی پیش از قیام قائم بر افراشته شود، صاحب آن طاغوتی است که در برابر خدا پرستش می شود.

امام باقر «علیه السلام»فرمودند:«هر پرچمی پیش از پرچم مهدی«علیه السلام»بلند شود، پرچمدار آن ظاغوت است.

امام‌ سجاد،‌علیه‌السّلام:
‌به‌ خدا سوگند! هیچ‌ یک‌ از ما قبل‌ از قیام‌ قائم، خروج‌ نمی‌کند، مگر این‌ که‌ مَثَل‌ او مانند جوجه‌ای‌ است‌ که‌ قبل‌ از محکم‌ شدن‌ بال‌هایش، از آشیانه‌ پرواز کرده‌ باشد، در نتیجه، کودکان‌ او را گرفته‌ و با او به‌ بازی‌ می‌پردازند.

امام‌ صادق،علیه‌السّلام:
هیچ‌ یک‌ از ما، تا روز قیام‌ قائم، برای‌ جلوگیری‌ از ستمی‌ و بپا داشتن‌ حقّی، قیام‌ نمی‌کند، مگر این‌ که‌ بلا و آفتی‌ به‌ او می‌رسد و قیام‌ او بر اندوه‌ ما و شیعیان‌ ما می‌افزاید.

امام باقر علیه اسلام:
هیچ کس مردم را تا خروج دجال فرا نمی خواند، مگر این که افرادی یافت می شوند که با او بیعت کنند. هر کس پرچم گمراهی برافراشت، صاحب آن طاغوت است.

امام صادق:
همة بیعت‌های قبل از ظهور حضرت قائم(عج) بیعت کفر، نفاق و نیرنگ است. خداوند بیعت‌کننده و بیعت‌شونده را لعنت کند

امام صادق:
ای سدیر! ملازم خانه‌ات باش و چون پلاسی از پلاس‌های خانه‌ات و تا شب و روز آرامش دارند تو نیز آرام و ساکن باش و چون به تو خبر رسید که سفیانی خروج کرده هرچند پیاده به سوی ما کوچ کن!
۲۴ مرداد ۹۱ ، ۱۶:۵۰ مسلمان پیرو خط امام زمان(عج)
ضمنا خمینی آمریکائیها رو مثل تفاله انداخت بیرون؟
خمینی با همکاری آمریکا و انگلیس و فرانسه که از شاه بخاطر گران کردن نفت ناراحت بودن، قیام کرد
ضمنا همین الانشم دیپلمات های تمام کشورها مصونیت قضایی دارن، پس باید اینجوری بگیم که سگ اونها از همه ما بالاتره؟!
ضمنا مص.ونیت قضایی مستشاران آمریکایی مصوب مجلس شورای ملی بود، چه ربطی به شاه داشت
و ضمنا من نگفتم شاه صددرصد معصوم بود، ولی یک انسان متمدن، وطن پرست، باسواد و درعین حال مذهبی بود
نه مثل خمینی که زبان فارسی هم به زور حرف میزد و اصلا از مملکت داری چیزی نمیدونست
اگه امثال ابراهیم یزدی و صادق قطب زاده و بنی صدر و بازرگان و ... دور و بر این دروغگوی بزرگ نبودن، که اینقدر مطرح نمیشد، این آقایون که به اندازه خود خیانت هم به ایران کردن، با تغذیه فکری خمینی اینو مطابق با جهان امروز جلوه دادن.
که البته بعد از انقلاب هم تک به تک یا اعدام شدن یا دور انداخته شدن و افراد احمقی مثل رفسنجانی و خامنه ای که جز صرف و نحو عربی خوندن، کاری بلد نبودن کشور رو قبضه کردن
امام صادق در حدیثی که تو آوردی تنها میگه راویان حدیث ما، نمیگه جانشینان ما
تنها کار مراجع درآوردن احکام دین هست ، نه کارهای بزرگتری که از دهنشون زیادتره.
تمام احادیث هم به ما اینو میگه، ضمنا این حق برای تمام مراجع هست که در امور دین نظر بدن، نه فقط یک مرجع، برای همن ولایت فقیه یک امر باطل و غیرعقلانی و غیراسلامی هست
مخصوصا با مدعی کنونیش که جدا از اینکه سوادشو نداره، یک انسان عقده ای، طماع، دروغگو و شیاد هست
سالیانه میلیاردها تومان در بیتش خرج میکنه، پولی که حق ملت ایران هست
خمینی با اونهمه کم سوادی و نادانی، حداقل مال مردم خور نبود، از بیت المال میلیون، میلیون پول خرج بیتش نمیکرد
۲۴ مرداد ۹۱ ، ۲۲:۱۲ ندای الرحیل
اسلام از ضربات مقدس مآب هایی مثل جنابعالی ضربه ها دیده. فکر میکنی این احادیث را امام خمینی (ره) زمان قیام بلد نبوده؟ و تو بهتر بلدی و او طاغوت شده؟
مرد حسابی از خدا نمی ترسی از اینکه حرفهایت باعث جدایی و یاحتی شک قلبی مؤمنی شود؟ و ضربه ای بر اتحاد مسلمانها باشد؟
هنوز نفهمیده ای که اسلام جامعه را مثل کفۀ ترازو نگه میدارد و نمی گذارد که قسمتی سنگین شده قسمتی دیگر سبک شود.
چرا احادیثی را که مؤمنین را به قیام دعوت می کند نمی آوری؟
آیا زید زمان امام صادق قیام نکرد و از 40000 نفر بیعت نگرفت؟
آیا زید طاغوت شده بود؟
اشکهاى جانسوز امام صادق (ع ) در فقدان زید
خبر شهادت زید (علیه السلام ) و یاران او در مدینه اثرى عمیق و ناگوار داشت و بیش از همه رهبر واقعى انقلاب امام صادق (علیه السلام ) از این واقعه متاءثر بود.
و حضرتش بعد از شهادت زید (علیه السلام ) چنان غم و غصه فراوان او را فرا گرفته بود، که هرگاه به یاد کوفه و زید (علیه السلام ) مى افتاد بى اختیار اشک از چشمان مقدسش سرازیر مى شد، و با جملات جانسوز و تکان دهنده تواءم با تجلیل و احترام عمیق نسبت به عموى شهیدش زید (علیه السلام ) و یاران فداکار وى احساسات مردم را تحریک مى نمود.
امام صادق (علیه السلام ) پس از این واقعه جانگداز سخت متاءثر و منقلب بود، و چهره غمگین و ماتم زده و اشکهاى چشمش بازگوى حالت درونى و اندوه قلبى وى بود.
۲۴ مرداد ۹۱ ، ۲۲:۱۳ ندای الرحیل
شاید پس از واقعه جانسوز عاشورا، هیچ پیشامدى همانند شهادت زید (علیه السلام ) در اهل بیت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله ) چنین اثر ناگوارى نداشت .
به یاد عمویم مى گریم
یکى از دوستان امام ششم به نام (حمزة بن حمران ) مى گوید:
روزى خدمت مولایم امام صادق (علیه السلام ) شرفیاب شدم حضرت از من پرسید:
اى حمزه از کجا مى آیى ؟
عرض کردم : از کوفه .
امام تا نام کوفه را شنید به شدت گریه کرد بطورى که محاسن مبارکش از اشک چشمش خیش شد موقعى که من این حالت غیر منتظره را از حضرت مشاهده کردم ، از روى تعجب عرض کردم :
- یابن رسول اللّه چه مطلبى شما را چنین به گریه انداخت ؟
امام با حالتى حزن انگیز و چشمان پر از اشک فرمود:
- (( ذکرت عمى زیدا علیه السلام و ما صنع به فبکیت )) به یاد عمویم زید، و آنچه بر سر او آوردند افتادم ، گریه ام گرفت .
- گفتم : چه چیزى از او به یاد شما آمد؟
- فرمودند: قتل و شهادت او.
بعد امام وضع رقت بار و غم انگیز و نحوه شهادت عمویش زید (علیه السلام ) را براى حمزه شرح داد و فرمود:
در موقعى که او مى جنگید، ناگهان تیرى به پیشانى مقدسش اصابت کرد، در این لحظه حساس فرزند عزیزش یحیى رسید و تا حال پدر را چنین مشاهده کرد، خود را بر روى پدر افکند و با لحنى جانسوز پدر را تسلیت مى داد و روح او را با جملاتى شیوا تسکین مى بخشید، و مى گفت :
اى پدر، تو را بشارت باد چون تو هم اکنون به دیدار پیامبر خدا و على و فاطمه و حسن و حسین (صلوات اللّه علیهم ) نائل مى شوى .
زید (علیه السلام ) گفته هاى فرزند را تصدیق کرد و گفت :
- آرى ، همینطور است فرزندم .
بعد امام اضافه فرمود:
سپس حدادى را آوردند تا آن تیر را از پیشانى اش خارج سازند، امّا جان او با آن بود، یعنى تا حداد تیر را بیرون کشید، جان زید (علیه السلام ) هم گویى همراه آن ، از کالبدش خارج شد.
چهار سال بالاى دار!
آنگاه امام صادق (علیه السلام ) به سرگذشت پس از شهادت حضرت زید (علیه السلام ) اشاره مى فرماید:
۲۴ مرداد ۹۱ ، ۲۲:۱۶ ندای الرحیل
پس از شهادت بدن مقدس او را وسط جوى آبى دفن کردند و آب را روى قبر جریان دادند (تا دشمن مدفن این قهرمان بزرگ را نداند).
امّا غلامى سندى در آن جمع بود، این جوان ناپاک رفت و محل دفن زید (علیه السلام ) را به استاندار جنایتکار کوفه ، یوسف بن عمر خبر داد، آن نانجیب و هتاک دستور داد بدن مبارک را از مدفنش خارج ساختند و آن را در کناسه کوفه بدار آویختند و تا چهار سال بالاى دار بود. بعد امام ادامه داد:
آنگاه بدن او را از دار پائین آوردند و آن را آتش زدند و خاکسترش را به باد دادند.
سپس امام صادق (علیه السلام ) با قلبى آکنده از غم و اندوه فرمود:
خدایا قاتلش و آن کسانى که او را یارى نکردند لعنت کن ، به خدا شکایت مى کنم از آنچه بر ما اهل بیت پیامبرش بعد از او مى رسد و از او کمک مى خواهیم تا برد دشمنانمان پیروز شویم و او نیکو پشتیبانى است .
۲۴ مرداد ۹۱ ، ۲۲:۱۷ ندای الرحیل
یکى از یاران زید به نام (فضل رسان ) مى گوید: صبح روز خروج و قیام ، حضرتش مردم را تشویق به قیام مسلحانه و نبرد با طاغیان حکومت شام نمود و این جمله را از او شنیدم که مردم را به یارى خود مى طلبید و مى فرمود:
چه کسى مرا در این نبرد مقدس یعنى جنگ با انباط شام یارى مى کند؟
سپس او با ایمانى قوى و لحنى محکم و مطمئن اضافه کرد:
به آن خدایى که محمّد را به حق و براى بشارت برانگیخت ، فردى از شما مرا در این نبرد کمک نمى دهد مگر اینکه من ، در روز رستاخیز دست او را بگیرم و به اذن پروردگار داخل بهشت نمایم ، سپس این مرد مى گوید: حضرت زید (علیه السلام ) به شهادت رسید و جنگ تمام شد، من ، مرکبى را کرایه کردم و آهنگ مدینه نمودم ، پس از ورود به شهر به خدمت امام صادق (علیه السلام ) شرفیاب شدم ، و در دل خود گفتم حضرت را از جریان کوفه و شهادت حضرت زید بن على خبر نمى دهم چون مى دانستم این مصیبت بسیار بر او سخت و ناگوار است ، امّا بر خلاف انتظارم تا داخل بر امام شدم ، امام بلافاصله فرمود: فضیل ، عمویم در چه حال بود؟
- اشک مرا مهلت نداد، و بى اختیار صدایم به گریه بلند شد، و شاید این همان جواب من بود.
- او را کشتند؟
- بلى به خدا او را کشتند!
- او را به دار زدند؟!
- بلى چنین کردند!
دیدم حضرت به شدت گریه مى کند و قطرات درشت اشک مانند دانه هاى در بر صورتش مى غلتید، و سپس فرمود: اى فضیل تو هم در کمک عمویم جنگیدى ؟؟
- بله من هم در جبهه بودم .
- از دشمن چند نفر کشتى ؟
- شش نفر.
گویا حضرت از چهره من تردیدى مى خواند لذا فرمود:
- مگر در ریختن خون آنان (اهل شام ) تردیدى دارى و خود را مستوجب پاداش و اجر نمى پندارى ؟؟
عرض کردم : اگر شک و تردیدى در حقانیت خودمان داشتم در جنگ شرکت نمى کردم و احدى را نمى کشتم .
فضیل مى گوید: در این هنگام این جمله را از امام شنیدم که مى فرمود:
(( اشرکنى اللّه فى تلک الدماء))، )) خداوند مرا در ثواب و اجر ریختن خون آنان شریک گرداند.
بعد امام در مقام تجلیل از حضرت زید (علیه السلام ) فرمود:
به خدا قسم عمویم و همرزمانش راه شهیدان حق را پیمودند، آنان به راه على بن ابى طالب و اصحابش قدم نهادند.
۲۵ مرداد ۹۱ ، ۰۹:۴۶ مسلمان پیرو خط امام زمان(عج)
مقدس مآب من نیستم تو هستی
خود امام صادق به پیروان خود هشدار میده که هر قیامی را به قیام زید قیاس نکنند، تا به گمراهی دچار نشوند:

«هنگامی که کسی برای قیام به سوی شما آمد،. نگویید که زید هم خروج کرد. زید، مردی عالم و راست گفتار بود. او، هرگز شما را به سوی ریاست و حاکمیت خویش ‍ دعوت نکرد، بلکه به آنچه رضای آل محمد «صلی الله علیه و آله» است، فرا خواند. و اگر پیروز می شد، به عهد خود وفا می کرد، او، برای شکستن قدرت طاغوتی بنی امیه قیام کرد؛ اما آن که امروز قیام کرده است (محمد بن عبدالله) شما را به چیز دیگر می خواند. ما شهادت می دهیم که به دعوت او راضی نیستیم. او امروز، از ما پیروی نمی کند، تا چه رسد به روزی که پرچمها برای او بسته شود.»

ضمنا تو این همه احادیث از امام صادق و .. را فقط برای اینکه خمینی را انسان درستی نشان بدی، کنار میذاری
ولی من نمیتونم سخنان خمینی یا خامنه ای را برای مصلحت اسلام کنار بذارم
منطقتون در حد معاویه هم نیست.

اینهمه ظلم و بیداد را در این مملکت نمیبینین، فقط بخاطر منافع شخصیتون
برای مال مردم خوریتون
برای تضیییع حقوق مردم.
اول خمینی لعنتی میاد میگه ما جمهوری میخوایم مثل فرانسه
بعد میاد میگه 15 میلیون نفر بگن اره، من میگم نه!!
الان که دیگه رسما از سوی مصباح و ... عنوان میشه که مردم هیچ کاره ان!!!
مردم را فریب دادین و انتخاب شدین
حالا که انتخاب شدین، میگین مردم هیچ کاره ان
۲۵ مرداد ۹۱ ، ۰۹:۵۵ مسلمان پیرو خط امام زمان(عج)
ضمنا از امام صادق موقع غیبت چکار کنیم
امام میگه
ای سدیر! ملازم خانه‌ات باش و چون پلاسی از پلاس‌های خانه‌ات و تا شب و روز آرامش دارند تو نیز آرام و ساکن باش و چون به تو خبر رسید که سفیانی خروج کرده هرچند پیاده به سوی ما کوچ کن!
۲۵ مرداد ۹۱ ، ۲۰:۲۸ ندای الرحیل
مشکل تو اینست که خیال کرده ای امام خمینی رحمت الله علیه شخصیتی مثل محمد بن عبدالله داشت ولی اشتباه میکنی.
خمینی زید بود. با این تفاوت که زید در کوفه قیام کرد و از 40000مرد جنگی برایش 150نفر وفادار ماند وقیام زید محکوم به شکست شد ولی یاران خمینی محکمتر از کوه بودند و نگذاشتند که خمینی غریبانه کشته شود و جنازۀ بی سرش 4سال جلوی دروازۀ شهر آویزان بماند.
امام (ره)یک برتری نسبی بر زید هم دارد و آن اینست که زید امام صادق علیه السلام را می دید و بصیرتش را مستقیما" از امام می گرفت ولی خمینی دربرخوردبا دگرگونیهای زمانه از این نعمت محروم بود.
دوست عزیزم!
انقلاب از جنس تحول فرهنگیست و جمهوری اسلامی از جنس حکومت.
اگر جمهوری اسلامی سدی در برابر انقلاب شود محکوم به طاغوت بودن است.
بهتره بدونی انقلاب برای زنده ماندن احتیاج به دم و بازدم و نو شدن دارد.
یک انقلابی صادق در برابر انحراف شدن جمهوری اسلامی ساکت نمی نشیند و همواره معترض است.
دوست عزیز!
انتظار به معنی نشستن نیست بلکه
انتظار و اعتراض یک روح اند در دو بدن.
بهتر است بدانی که مقام معظم رهبری یک انقلابی صادق است و تمام قد در برابر مدیران فاسد ایستاده است.
برعکس تو که تمامی گناهان زیردستان را در نامۀ اعمال رهبری می نویسی معتقدم که رهبری در این جنایتها شریک نیست.
نوشته ای که: امام میگه
ای سدیر! ملازم خانه‌ات باش
این برای اینست که سدیر بصیرت کافی را نداشت.
این دریای طوفانی بصیرت خمینی لازم دارد و الا گلیم خانه بودن و در خانه ماندن بهتر است از قیام کردن
۲۶ مرداد ۹۱ ، ۱۸:۵۰ ندای الرحیل
روایتی معتبر از امام هشتم(علیه السلام) نقل شده که در صورت هجوم به اسلام و مسلمین، دفاع واجب است. یونس بن عبدالرحمن از امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نقل کرد که به حضرت عرض کردم:
حضرت فرمود: با استفاده از آنها فقط مرزبانی کند، ولی نجنگد.
راوی پرسید: آیا منظور شما در قزوین و دیلم و عسقلان و امثال آن مرزهاست؟ فرمود: بله. پرسید: آیا جهاد هم بکند؟ حضرت فرمود: نه، مگر آنکه بر فرزندان مسلمین بترسد. پرسید: آیا وقتی می بینند، رومیان حمله کرده و به بلاد مسلمین وارد شده¬اند، نباید مانع آنها شوند؟ حضرت فرمود: فقط مرزبانی کند و نجنگد و اگر بر کیان اسلام و مسلمین بترسد، می¬تواند بجنگد، در این صورت جنگ او برای خودش خواهد بود، نه برای سلطان.
وسائل، کتاب الجهاد، ابواب جهاد العدو، باب 13، ح 3.
راوی می¬گوید: گفتم: اگر دشمن به منطقه ای هجوم برد که او در آن ناحیه مرزبانی می¬کند، چه کند؟ فرمود: برای دفاع از کیان اسلام بجنگد، نه برای اینان ﴿حاکمان وقت﴾؛ چرا که اگر اسلام کهنه شود، دین محمد(صلی الله علیه و آله) کهنه و مندرس می-شود
این آقای اسحاق آبادی از بین اینهمه چرت و پرت یه حرف قشنگ میزنه، فرض کنیم که اگه دشمن بخواهد جنایت کند ما دو راه پیش رو داریم.
1- اسلحه برداریم و خودمان قیام کنیم و با دشمن بجنگیم.
همان کاری که امام خمینی انجام داد. در این صورت اگه پیروز بشیم تکلیف حاکمیت چیست؟
خودمان حکومت تشکیل بدیم؟
اگه خودمان حکومت تشکیل بدیم حتما" افراد نالایق و فاسد هم در بدنۀ قدرت نفوذ خواهند کرد و اصول را تحریف خواهندکرد.
یعنی مایی که علیه ظلم جنگیدیم خودمان ظالم خواهیم بود و جنایت خواهیم کرد.
2- به خدا متوسل بشیم و از خدا نجات بخواهیم.
اگه ما استغاثه کنیم امام زمان می آید زیرا آه مظلومان پرده های غیبت را می درد.
اینطور نیست؟

----------------------------------------------------------------------------------
اولا": یکی از عملکردهای انقلاب جلوگیری از تحریف حاکمیت است.
ببینید اگر انقلابیون ساکت بنشینند حاکمیت مصر مصادره خواهد شد.
ثانیا" جمهوری اسلامی دعای مسجاب ماست. خداوند بخاطر آه مظلومان خمینی رحمت الله علیه را پیروز کرده است.
اینطور نیست؟
جناب پیک!
جمهوری آذربایجان یک کشور شیعی است. صهیونیستها در زیرساختارهای حکومت نفوذ کرده اند.
مردمش آنگونه می اندیشند که صهیونیستها به آنها القا می کنندجان ومال و ناموس مردم زیر سلطۀ آنهاست.
هیچکس به امام زمان استغاثه نمی کند تا امام زمان بیاید و بقول شما آه مظلومان باعث دریده شدن پردهای غیبت شود.
آذربایجان خمینی ندارد
۲۷ مرداد ۹۱ ، ۲۰:۰۹ دختر کماندار
سلام برادر همسنگر

ببخشید من چند روز به خودم مرخصی دادم نیومدم تو خاکریز نت

اما دوباره با انرزی بیشتر برگشتم

ممنون به خاطر راهنمایی برادرانه تون در مورد مشکلم با پدر بدخلاقم سعی می کنم نصایح شما رو اجرا کنم
۲۸ مرداد ۹۱ ، ۱۲:۳۶ یه پله تا خدا(sh)
الوداع ای ماه رحمت الوداع...


ماه تسبیح و عبادت الوداع...


الوداع ای ماه غفران و کرم...


ماه محرم گشتن دل در حرم...


الوداع ای افتتاح نیمه شب...

سلام بزرگوار طاعات قبول
----------------------------------

امضا نشود کتاب ما تا

از یار خبر نیاید امشب

این سی شب و روز ما نه ارزد

تا او به نظر نیاید امشب

به امید ظهور مولایمان

عید فطر پیشاپیش بر شما مبارک
۳۱ مرداد ۹۱ ، ۰۳:۳۹ دختر کماندار
سلام

ولی سایت بودائیان هنوز فیلتره آزاد نشده
اینجا کجاش گفتگوی آزاد هست که تصمیم کیگیرید وبلاگ دیگران مسدود بشه؟!
۰۶ شهریور ۹۱ ، ۰۷:۴۷ یه پله تا خدا(sh)
و بعضی از مردم کسی است که خدا را به زبان و ظاهر می پرستند نه به حقیقت. از این رو هر گاه به خیر و نعمتی رسد اطمینان خاطر پیدا کند و اگر به شر و فقر و آفتی برخورد از دین خدا رو بگرداند چنین کس در دنیا و آخرت زیانکار است و این زیانش بر همه کس آشکار است.(11_حج)

سلام بزرگوار.خدا قوت.بروزم.منتظر حضورتون هستم.
درود بر آیت الله العظمی منتظری رضوان الله علیه
لعنت بر خامنه ای علیه اللعنه
ما فداییان راه ولایت تا اخرین قطره خون از ارمانهای خمینی کبیر حمایت خواهیم کرد
.امام صادق علیه السلام فرمود: چگونه باشى (عقیده تو چیست نسبت به ) زمانى که حمله سختى میان دو مسجد واقع شود (اشاره بجنگ و پیش آمد مهمى دارد که میان مسجد کوفه و سهله یا مکه و مدینه واقع میشود) و علم و دانش مانند ماریکه بسوراخ خود میرود، نوردیده شود، و میان شیعیان اختلاف افتد و یکدیگر را دروغگو خوانند و بصورت هم تف اندازند، عرضکردم : قربانت ، در چنان وضعى خیرى نیست ، حضرت سه مرتبه فرمود: تمام خیر در آن وضع است (زیرا مردم امتحان میشوند و امام زمان علیه السلام ظهور میکند). اصول کافى جلد 2 صفحه 140
اظهارنظر آیت الله مشکینی در مقابل سخنان آقای منتظری:
این آقایی که این صحبت‌ها را کرده است و این جو ناسالم را ایجاد کرده است و تقریباً در داخل و خارج صداهای دشمنان به خوشحالی بلند شده است و ناراحتی برای دوستان انقلاب ایجاد کرده است. این آقا با این فضلش، یک عیب داشت و این عیب، او را در تمام جهات ساقط کرد. همه کمالاتش تحت‌الشعاع این عیب قرار گرفت. من مشکوکات را نمی‌گویم، معلومات قطعی را برای‌تان می‌گویم، یک عیب که تمام محسناتش را در زیر چتر قرار داد، این بود که از روز اول فکرش دست یک عده معدود ناصالح افتاد. اصلاً این آقا را قبضه کردند و نتوانست از این قبضه بیرون بیاید.

قبل از آنکه مهدی هاشمی اعدام بشود، چندین بار پیش او رفتم و گفتم آقا! آخر این کیست؟ چرا این همه از این شخص تعریف می‌کنی؟ چرا این همه دنبال او هستی؟ جنایت‌های او را می‌خوانی و می‌بینی که چه گفته است و در افغانستان چه کرده است، هر چه گفتم، گفت (این عبارت ایشان است): من به مهدی هاشمی ایمان دارم. من هم ناچار بلند شدم و رفتم. من آنجا رفته بودم و دل برده بودم که دل پیدا کنم، ایشان گفت: من به او ایمان دارم. در این مدت در قبضه دیگران بود و ائمه جمعه را در سمیناری هر سال آنجا می‌آوردند، بیت ایشان در دست اطرافیانش وسیله‌ای برای قدرت ایشان، علم ایشان، اجتهاد ایشان شده بود، وسیله‌ای برای پیاده کردن یک هدف‌های انحرافی که امام می‌دانست، یک عده معدودی می‌دانستند که آخرش چه چیز است که اگر ادامه پیدا می‌کرد، رئیس‌جمهوری ما مهدی هاشمی بود و خود او را هم، بعد از اینکه به هدف می‌رسیدند نابود می‌کرد، مطلب این بود
بازداشت باند مهدی هاشمی و برخی از اعضای دفتر منتظری، یکی از نقاط حساس و پیچ‌های تاریخ انقلاب است که جامعه مدرسین و شخص آیت‌الله مشکینی از آن سربلند بیرون می‌آیند و در این مقطع، ملاحظه رفاقت و سابقه همراهی در مبارزه و حتی جایگاه قائم مقامی رهبری را نیز نمی‌کنند.نکته قابل توجه اینکه به‌دلیل اینکه آقای منتظری خود از اعضای هیئت مؤسس جامعه مدرسین بود، در این مقطع غلبه نگاه صنفی می‌توانست جامعه مدرسین را نیز در انجام وظیفه انقلابی خود دچار تردید یا کُندی کند اما حضور فقیه مجاهدی همچون آیت‌الله مشکینی در رأس این تشکل، هیچ جایی برای شک و تعارف باقی نمی‌گذارد و ایشان، پیام به امام با عنوان «تشکر از توجه به خطر باند هاشمی» را شخصاً امضا و منتشر می‌کند.

در بخشی از این پیام به تاریخ 25 آذر سال 65 آمده است: «توجه‌ به‌ خطر گروه‌ منحرف‌ و توطئه‌گر «وابسته‌ به‌ مهدی‌ هاشمی‌» و روشن‌ کردن‌ زیان‌ها و لطماتی‌ که‌ از ناحیه‌ آنان‌ به‌ اسلام‌ و مسلمین‌ و انقلاب‌ اسلامی‌ و روحانیت‌ و حوزه‌های‌ علمیه‌، به‌ویژه‌ حوزه‌ علمیه قم‌ متوجه‌ بود، مائده‌ای است‌ آسمانی‌ که‌ امام‌ بزرگوار در کنار پیروزی‌های‌ بزرگ‌ جبهه‌های‌ جنگ‌ تحمیلی‌ و نیز رسوایی‌ جهانی‌ امریکا به‌ ملت‌ شهیدپرور هدیه‌ فرمودند.»
زمانی برای امضای حکم قائم مقامی رهبری در زمان امام خمینی، خدمت حضرت آیت‌الله بهاءالدینی می‌رسند، اما ایشان حکم آقای منتظری را امضا نمی‌کنند.

هر چه فرستادگان آقای منتظری اصرار کردند، ایشان انکار نمودند تا آنجا که خود آقای منتظری شخصاً خدمت ایشان می‌رسد و تمام کتاب‌هایی را که درباره ولایت فقیه نوشته است، جلوی روی آقای بهاءالدینی می‌چیند.

آیت‌الله بهاءالدینی تمام کتب را جمع می‌کنند و به آقای منتظری می‌گویند: ولایت‌فقیه نوشتنی نیست، فهمیدنی است.

بعد که از ایشان می‌پرسند: آقا چرا ایشان را تأیید نکردید، مگر شخص دیگری هم می‌تواند؟ می‌فرمایند: نظر ما سیدعلی خامنه‌ای است.

آقای بهاءالدینی فرموده است: البته هیچ کس حاج‌آقا روح‌الله نمی‌شود، ولی آقا سیدعلی خامنه‌ای حقیقت ولایت‌فقیه هستند و رهبر. از همه به امام نزدیک‌ترند و کسی که ما به او امیدواریم، آقای خامنه‌ای است. شما از ما قبول نمی‌کنید، ولی این دید ماست، نزد ما محرز است آقا سیدعلی خامنه‌ای رهبر آینده هستند.
حجت الاسلام و المسلمین صدیقی در مراسم عزاداری حضرت زهرا سلام الله علیها سال 89 در حسینیه امام خمینی گفتند: مرحوم آیت الله احمدی میانجی از عرفای زمان و از شاگردان آیت الله العظمی بهجت(ره) بودند.

ایشان به محضر امام زمان(عج) شرفیاب می‌شدند، در یکی از تشرفات گفتند که از امام زمان در خصوص رهبری آقا سید علی سوال کردم‌: آقا! نظرتان در مورد ایشان چیست؟

امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) فرمودند: ایشان از ما هستند.
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در باره شخصیت والای مقام معظم رهبری می‌گوید: ما خود را در برابر این شخصیت بزرگ و استثنایی از این حیث ملاحظه می‌کنیم و می‌بینیم که بسیاری در این امت هستند که از این شخصیت والا آگاهی و شناختی جز اندک ندارند و به همین دلیل است که به جرئت می‌توانیم بگوییم که ایشان میان امت اسلام و حتی در ایران چقدر مظلوم هستند!

سیدحسن نصرالله در ادامه می‌افزاید: حتی ایشان در مهمترین بعد شخصیتی‌شان که همان بعد سیاسی و رهبری است هنوز شناخته شده نیستند؛ چون شخصیتی است که دشمنان از یک سو او را محاصره کرده‌اند و از سوی دیگر دوستان آن‌گونه که باید حق این شخصیت را ادا نمی‌کنند.

دبیرکل حزب‌الله لبنان بیان می‌دارد: این مسئولیت ماست که این امت را با این شخصیت بزرگ و عظیم آشنا کنیم؛ به ویژه آن که جهان اسلام از قرن‌ها پیش با چالش‌های بزرگ و مهمی مواجه است و این وظیفه و مسئولیت ماست که ابعاد ناشناخته آن امام فرزانه را بر مسلمانان تبیین و آشکار کنیم.
اطرافیان آیت‌الله حسن زاده آملی تعریف می‌کنند که حضرت علامه، جلوی حضرت آقا دو زانو نشسته و ایشان را مولا خطاب می‌کنند. آقا ناراحت شده و به علامه می‌فرمایند این کار را نکنید. علامه حسن‌زاده می‌فرمایند: اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمی‌کردم.

ایشان در جای دیگر فرموده‌اند: گوش‌تان به دهان رهبر باشد؛ چون ایشان گوششان به دهان حجت ‌بن‌الحسن (عج) است
۱۵ شهریور ۹۱ ، ۱۰:۳۱ یه پله تا خدا(sh)
ای کاش یک بار خالصانه و از ته ته دل بتونم این دعا رو زمزمه کنم:


الهی انت کما احب فجعلنی کما تحب


خدایا! تو اون جوری هستی که من دوست دارم، منم اون جوری کن که خودت دوست داری!
۱۵ شهریور ۹۱ ، ۲۱:۳۳ دختر کماندار
سلام به همه

هل من ناصرا ینصرنی

تعاونو علی بر و تقوا

سربازان جنگ نرم بیایید یه جماعت 313 نفری آنتی ویروس تشکیل بدیم برای برداشتن نقاب فریبنده از چهره ویروس های زمانه

یه سری به وبلاگ من بزنید
لعنت بر ......................................








برای نگهداشتن فضای آزاد دلایل فراوانی داشتم.
ولی سایت ندای الرحیل سایت مقدسیه.
تریبون آزاد رو به سایت http://separe.blogfa.com/ انتقال دادم
۱۸ شهریور ۹۱ ، ۲۲:۴۵ دختر کماندار
ضد اسلام ویروس است

مواظب فیلتر شکن ها سایت ها و وبلاگهای

ضاله اسلام ستیز و فیس بوک و امثال اینها باشید

چون این ابزار اسلام ستیز قبل از اینکه ایمان شما رو ویروسی کنند

سیستم کامپیوتر شما رو عفونی و ویروسی می کنند

و ممکنه اطلاعات شخصی شما رو هک کنند

و بیچاره تون کنند

چند وقت پیش داشتم یه کتاب خارجی در مورد تاریخ اسلام از اینترنت دانلود می کردم کتاب مثبتی و خوبی بود

خلاصه رفتم تو نت

پیدا کردمش

اما اشتباها کتاب مشابهی با همین نام دانلود شد از یه نویسنده دیگه که جز کتب ضاله ضد اسلامی بود

عاقبت عفونت ضد اسلام به کامپیوترم نفوذ کرد

اول کامپیوترم حسابی ویروسی شد

بعد ایمیلم که موقع دانلود کردن ازم خواسته بود توسط اون سایت هک شد

وقتی تو قسمت فنی ایمیلم رفتم دیدم افراد زیادی از ادرس ایمیلم از کشورهای مختلف دنیا

ایمیل های مخربی برای تمام آدرس های دوستانم فرستاده بود

خوشبختانه خدا کمک کرد به موقع متوجه شدم



شما هم مواظبه امثال هاتف باشید

اینها ویروسند مغزتون رو با آنتی ویروسهای الهی مجهز کنید
۱۰ مهر ۹۱ ، ۱۷:۴۲ دختر کماندار
سلام فکر کنم هاتف وبلاگ بحث آزاد رو هک کرد

کم آورد
۱۷ مهر ۹۱ ، ۰۴:۳۹ یه پله تا خدا(sh)
هزار دشمنم ار می کنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم
و گر تو زهر زنی به که دیگری تریاک
تو را چنان که توئی هر نظر کجا بیند
به قدر دانش خود هر کس کند ادراک
به چشم خلق عزیز جهان شود حافظ
که بر در تو نهد روی مسکنت بر خاک
۱۱ آبان ۹۱ ، ۱۹:۰۰ مدیون حسین مجنون ابالفضل محزون زینب
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
بخشودگی اهل گنه در صف محشر وابسته به یک گردش چشمان حسین است
سلام دوست عزیز
میخواستم دعوتت کنم بیای وبلاگ امام حسین (ع)واگه دوست داشتی لینکشو تو وبت بذاری و تو اینکار شریک باشی با توجه به نزدیک شدن به ماه محرم.
ان شاالله مثه من حاجتتو از اقا امام حسین بگیری.التماس دعا
http://emamhosein1390.blogfa.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">