ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی
دوشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۰، ۰۵:۴۹ ب.ظ

بهشت برزخی

برزخ ویژگی های خاص خود را دارد. قرآن در آیات چندی به این ویژگی ها پرداخته است.

 یکی از ویژگی های عالم برزخ داشتن روز و شب است . هر چند که قرآن به کیفیت آن نپرداخته است ولی می توان دریافت که شباهتی با روز و شب دنیای دارد ولی ممکن است که این طول و زمان آن با زندگی دنیایی تفاوت داشته باشد.

خداوند می فرماید :

 النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم الساعه ادخلوا آل فرعون اشد العذاب؛

هر بامدادان و شبانگاهان آتش دوزخ بر آنان عرضه می شود و هنگامی که قیامت بر پا می شود گفته می شود که آل فرعون را در عذابی دردناک وارد کنید .

 از دیگر ویژگی های برزخ پرسش و پاسخ از اعمال دنیایی انسان است. از این رو انسان بر اساس عملکرد خود در آن جا به بهشت برزخی یا دوزخی برزخی در می آید . اگر انسانی عملکرد وی بر پایه آموزه های وحیانی باشد در " بهشت برزخی " از هر گونه آسایش و نعمت های مشابه دنیا و بهتر برخوردار می گردد که در آیات چندی به عنوان نمونه از گروه هایی با صفات مشخصی چون شهیدان ( آل عمران آیه 169 و 170) و مقربان به خدا (واقعه آیه 88 و 89)

و یا اشخاص خاصی چون حبیب نجار ( یس آیه 20 و 26) یاد می کند که از بهشت برزخی بهره مند هستند . در مقابل بیان می کند که چگونه اصحاب شمال و کافران تکذیب گر و گمراه در عالم برزخ گرفتار دوزخ و آتش آن هستند.( واقعه آیات 90 تا 93)

 و یا فرعون و آل او در برزخ دوزخی چگونه معذب می باشند.(غافر آیه 45 و 46) از ویژگی های بهشت برزخی همانندی آن با بهشت رستاخیز است. از این رو از امکاناتی برتر از زندگی دنیایی برخوردار می باشند و هرگز گرفتار حزن و اندوه نمی شوند.(آل عمران 169 و 170)

آنان در بهشت برزخی خوشحال و شادمان هستند و از عطایا و نعمت های الهی برخوردار می باشند.( همان ) آنان هم چنین در آن جا از آسودگی خاطر برخوردار بوده و از فضل الهی بهره مند هستند. ( محمد آیه 4 و 5 و نیز همان ) در مقابل در دوزخ برزخی نیز شرایط سختی وجود دارد و افراد در آن گرفتار انواع و اقسام عذاب های دردناک هستند . عذاب های برزخی ویژه دوزخیان عبارتند از آب های داغ و جوشان ( واقعه آیه 92 و 93) آتش (نوح آیه 25 و 26) اهانت و خفت ( انعام آیه 93) ناخوشایندی و بدی آن ( غافر آیه 45 و 46) برزخیان در برزخ از وضعیت خود آگاهی کاملی دارند و فرشتگان مجرمان را از محرومیت از رحمت الهی آگاه می سازند.(فرقان آیه 22) غیر از کسانی که می میرند کسانی دیگری نیز به عالم برزخ می روند از این رو می توان گفت که برزخ عالمی است که امکان ورود به آن حتی برای کسانی که نمرده اند نیز فراهم است . به هرحال عالم برزخ عالمی است که پس از مرگ برای بیشتر مردمان آغاز می شود و انسان دوباره در آن زنده می شود و به زندگی جدیدی وارد می شود و گویا مدتی بیش از زمان زمینی در آن عالم به سر خواهند برد و این که برخی و یا بیشتر آنان دوباره مبتلا به مرگ دیگری خواهند شد که با قیامت دوباره زنده می شوند . برای مرحوم آخوند ملا محمد مهدی نراقی قدس سره که از علمای بزرگ بود، ماجرای عجیبی رخ داد :

 ایشان در یکی از روزهای ماه رمضان چیزی برای افطار کردن نداشت . عیالش می گوید:

 برو بیرون و چیزی تهیه کن مرحوم نراقی در حالی که هیچ پولی نداشت، از منزل بیرون آمد و یکسره به قبرستان وادی السلام برای زیارت اهل قبور رفت، در میان قبرها نشست و فاتحه خواند تا کم کم آفتاب غروب کرد. دراین حال دید جنازه ای آوردند و قبری کندند و جنازه را داخل قبر گذاشتند.

مرحوم نراقی خودش چنین روایت می کند :

 همراهیان جنازه به من گفتند: ماعجله داریم. شما بقیّه کارها را انجام دهید .

 من داخل قبر رفتم تا کفن را باز کنم و صورت میّت را روی خاک بگذارم. ناگهان دیدم دریچه ای باز شد که داخل آن باغ بزرگی پیدا بود و قصر مجلّلی در آن طرف بود که راه آن با جواهرات سنگفرش شده بود. من بی اختیار وارد آن باغ شدم و به طرف قصر رفتم. خشت های قصر از جواهرات قیمتی بود، وارد اطاق که شدم دیدم در صدر اطاق، شخصی نشسته و افرادی دورتا دور اطاق اند. سلام کردم و نشستم؛ دیدم اطرافیان هم از آن شخص، احوالپرسی و سؤال می کنند و او هم با خوشحالی به سؤالات آنها جواب می دهد که ناگهان ماری از در وارد شد و یکسره به سمت آن مرد رفت و نیشی به او زد و برگشت و خارج شد آن مرد از درد بخود پیچید ولی کم کم حالش عادی شد و به صورت اولیه برگشت. دوباره افراد شروع کردند به حرف زدن. ساعتی گذشت، دیدم دوباره آن مار آمد و او را نیش زد و رفت. حال آن مرد متغیّر شد و باز پس از مدتی عادی شد.

 از او پرسیدم:

شما کیستید و اینجا کجاست و این مار چیست؟

 آن مرد گفت:

 من همین مرده ای هستم که الان شما مرا در قبر گذاشته اید . و این باغ، بهشت برزخی من است. این افراد، ارحام من هستند که قبل از من مرده اند و آمده اند تا از اقوام خود که در دنیا هستند احوالپرسی کنند . اما قضیه این مار این است که من مردی بودم مؤمن، اهل نماز و روزه و خمس . . .

 یکروز دیدم صاحب دکانی با مشتری خود گفتگو و منازعه ای دارند. من برای اصلاح بین آنها جلو رفتم؛ دیدم صاحب دکان می گوید:

تو شش شاهی بدهکاری.

و مشتری می گفت:

 نه، من پنج شاهی بدهکارم.

من به صاحب دکان گفتم:

تواز نیم شاهی بگذر!

و به مشتری هم گفتم:

 تو هم از نیم شاهی بگذر!

صاحب دکان ساکت شد و چیزی نگفت اما چون حق با او بود و من حق او را ضایع کردم، خداوند این مار را بر من مسلّط فرموده است . من از آن مرد خداحافظی کردم.

 او مرا تا دم در بدرقه کرد و چون خواستم بیرون بروم، یک کیسه برنج به من داد و گفت:

 این برنج خوبی است. آنرا برای عیالاتتان ببرید!من از همان راه برگشتم و از دریچه بیرون آمدم. وقتی نگاه کردم، دیدم دریچه ای نیست، خشت ها را بر روی آن مرد گذاشتم و خاک ریختم و برنج را برداشتم و به منزل برگشتم. مدّت ها از آن برنج می خوردیم و تمام نمی شد .



نوشته شده توسط بهنام جدی بالابیگلو
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

بهشت برزخی

دوشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۰، ۰۵:۴۹ ب.ظ
برزخ ویژگی های خاص خود را دارد. قرآن در آیات چندی به این ویژگی ها پرداخته است.

 یکی از ویژگی های عالم برزخ داشتن روز و شب است . هر چند که قرآن به کیفیت آن نپرداخته است ولی می توان دریافت که شباهتی با روز و شب دنیای دارد ولی ممکن است که این طول و زمان آن با زندگی دنیایی تفاوت داشته باشد.

خداوند می فرماید :

 النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم الساعه ادخلوا آل فرعون اشد العذاب؛

هر بامدادان و شبانگاهان آتش دوزخ بر آنان عرضه می شود و هنگامی که قیامت بر پا می شود گفته می شود که آل فرعون را در عذابی دردناک وارد کنید .

 از دیگر ویژگی های برزخ پرسش و پاسخ از اعمال دنیایی انسان است. از این رو انسان بر اساس عملکرد خود در آن جا به بهشت برزخی یا دوزخی برزخی در می آید . اگر انسانی عملکرد وی بر پایه آموزه های وحیانی باشد در " بهشت برزخی " از هر گونه آسایش و نعمت های مشابه دنیا و بهتر برخوردار می گردد که در آیات چندی به عنوان نمونه از گروه هایی با صفات مشخصی چون شهیدان ( آل عمران آیه 169 و 170) و مقربان به خدا (واقعه آیه 88 و 89)

و یا اشخاص خاصی چون حبیب نجار ( یس آیه 20 و 26) یاد می کند که از بهشت برزخی بهره مند هستند . در مقابل بیان می کند که چگونه اصحاب شمال و کافران تکذیب گر و گمراه در عالم برزخ گرفتار دوزخ و آتش آن هستند.( واقعه آیات 90 تا 93)

 و یا فرعون و آل او در برزخ دوزخی چگونه معذب می باشند.(غافر آیه 45 و 46) از ویژگی های بهشت برزخی همانندی آن با بهشت رستاخیز است. از این رو از امکاناتی برتر از زندگی دنیایی برخوردار می باشند و هرگز گرفتار حزن و اندوه نمی شوند.(آل عمران 169 و 170)

آنان در بهشت برزخی خوشحال و شادمان هستند و از عطایا و نعمت های الهی برخوردار می باشند.( همان ) آنان هم چنین در آن جا از آسودگی خاطر برخوردار بوده و از فضل الهی بهره مند هستند. ( محمد آیه 4 و 5 و نیز همان ) در مقابل در دوزخ برزخی نیز شرایط سختی وجود دارد و افراد در آن گرفتار انواع و اقسام عذاب های دردناک هستند . عذاب های برزخی ویژه دوزخیان عبارتند از آب های داغ و جوشان ( واقعه آیه 92 و 93) آتش (نوح آیه 25 و 26) اهانت و خفت ( انعام آیه 93) ناخوشایندی و بدی آن ( غافر آیه 45 و 46) برزخیان در برزخ از وضعیت خود آگاهی کاملی دارند و فرشتگان مجرمان را از محرومیت از رحمت الهی آگاه می سازند.(فرقان آیه 22) غیر از کسانی که می میرند کسانی دیگری نیز به عالم برزخ می روند از این رو می توان گفت که برزخ عالمی است که امکان ورود به آن حتی برای کسانی که نمرده اند نیز فراهم است . به هرحال عالم برزخ عالمی است که پس از مرگ برای بیشتر مردمان آغاز می شود و انسان دوباره در آن زنده می شود و به زندگی جدیدی وارد می شود و گویا مدتی بیش از زمان زمینی در آن عالم به سر خواهند برد و این که برخی و یا بیشتر آنان دوباره مبتلا به مرگ دیگری خواهند شد که با قیامت دوباره زنده می شوند . برای مرحوم آخوند ملا محمد مهدی نراقی قدس سره که از علمای بزرگ بود، ماجرای عجیبی رخ داد :

 ایشان در یکی از روزهای ماه رمضان چیزی برای افطار کردن نداشت . عیالش می گوید:

 برو بیرون و چیزی تهیه کن مرحوم نراقی در حالی که هیچ پولی نداشت، از منزل بیرون آمد و یکسره به قبرستان وادی السلام برای زیارت اهل قبور رفت، در میان قبرها نشست و فاتحه خواند تا کم کم آفتاب غروب کرد. دراین حال دید جنازه ای آوردند و قبری کندند و جنازه را داخل قبر گذاشتند.

مرحوم نراقی خودش چنین روایت می کند :

 همراهیان جنازه به من گفتند: ماعجله داریم. شما بقیّه کارها را انجام دهید .

 من داخل قبر رفتم تا کفن را باز کنم و صورت میّت را روی خاک بگذارم. ناگهان دیدم دریچه ای باز شد که داخل آن باغ بزرگی پیدا بود و قصر مجلّلی در آن طرف بود که راه آن با جواهرات سنگفرش شده بود. من بی اختیار وارد آن باغ شدم و به طرف قصر رفتم. خشت های قصر از جواهرات قیمتی بود، وارد اطاق که شدم دیدم در صدر اطاق، شخصی نشسته و افرادی دورتا دور اطاق اند. سلام کردم و نشستم؛ دیدم اطرافیان هم از آن شخص، احوالپرسی و سؤال می کنند و او هم با خوشحالی به سؤالات آنها جواب می دهد که ناگهان ماری از در وارد شد و یکسره به سمت آن مرد رفت و نیشی به او زد و برگشت و خارج شد آن مرد از درد بخود پیچید ولی کم کم حالش عادی شد و به صورت اولیه برگشت. دوباره افراد شروع کردند به حرف زدن. ساعتی گذشت، دیدم دوباره آن مار آمد و او را نیش زد و رفت. حال آن مرد متغیّر شد و باز پس از مدتی عادی شد.

 از او پرسیدم:

شما کیستید و اینجا کجاست و این مار چیست؟

 آن مرد گفت:

 من همین مرده ای هستم که الان شما مرا در قبر گذاشته اید . و این باغ، بهشت برزخی من است. این افراد، ارحام من هستند که قبل از من مرده اند و آمده اند تا از اقوام خود که در دنیا هستند احوالپرسی کنند . اما قضیه این مار این است که من مردی بودم مؤمن، اهل نماز و روزه و خمس . . .

 یکروز دیدم صاحب دکانی با مشتری خود گفتگو و منازعه ای دارند. من برای اصلاح بین آنها جلو رفتم؛ دیدم صاحب دکان می گوید:

تو شش شاهی بدهکاری.

و مشتری می گفت:

 نه، من پنج شاهی بدهکارم.

من به صاحب دکان گفتم:

تواز نیم شاهی بگذر!

و به مشتری هم گفتم:

 تو هم از نیم شاهی بگذر!

صاحب دکان ساکت شد و چیزی نگفت اما چون حق با او بود و من حق او را ضایع کردم، خداوند این مار را بر من مسلّط فرموده است . من از آن مرد خداحافظی کردم.

 او مرا تا دم در بدرقه کرد و چون خواستم بیرون بروم، یک کیسه برنج به من داد و گفت:

 این برنج خوبی است. آنرا برای عیالاتتان ببرید!من از همان راه برگشتم و از دریچه بیرون آمدم. وقتی نگاه کردم، دیدم دریچه ای نیست، خشت ها را بر روی آن مرد گذاشتم و خاک ریختم و برنج را برداشتم و به منزل برگشتم. مدّت ها از آن برنج می خوردیم و تمام نمی شد .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۸/۳۰
بهنام جدی بالابیگلو

نظرات  (۰)

سایت ندای الرحیل منتظر دیدگاه میهمانان است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">