ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی
جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۸۹، ۰۹:۳۵ ب.ظ

سفر آخرت

سفر آخرت

امروز می خواهم دربارۀ سفر آخرت بنویسم، سفر آخرت، حیاتی ترین موضوعی هست که همیشه انسان با آن درگیر بوده هست.در واقع اگر سفر آخرت وجود نداشت، آنچه به آن دنیا می گوئیم و به آن می اندیشیم، وجود خارجی نداشت به زبانی دیگر، اگر سفر آخرت نبود دنیایی برای امتحان شدن بشر آفریده نمی شد.و ما بودیم در هیئتی که آغاز و پایانش برای ما متصور نیست.نمی دانیم چگونه و چطور؟ ولی هستی امروز ما در گرو سفری هست که شاید هیچ کدام از ما نتوانیم تعریف دقیقی از آن ارائه دهیم. چرا که برداشت هرکدام ازما از هر سفری محدود می شود به تجربۀ عینی و ذهنی ما از آن.

نخستین حافظۀ عینی ما از سفر ناخواستۀ بشر، جابجایی است از رحم مادر به گهوارۀ ناامن این جهان.

و ترسناک ترین احظۀ این سفر طولانی، لحظۀ لمس حقیقتی است به نام مرگ.

حقیقت این سفر طولانی همواره برای بشر مجهول بوده و هست، تا اینکه از صراط عبور کند و پایش را آن طرف بگذارد.

در آن لحظه هست که بناگاه حقیقت این کوچ عظیم و فلسفۀ عبور از دنیا، برزخ و قیامت برایش کشف می شود و او می فهمد که برای خلیفه شدن و تکمیل خلقت وجودی خویش، چاره ای جز عبور از این گذرگاههای خطرناک نداشته است.

ما را سفری غریب افتاد

روزی که ز شاخه سیب افتاد

در گوش عدم خروش هستی

چون صاعقه ای مهیب افتاد

آدم ز بهشت آفرینش

تا شام ابد به شیب افتاد

حوای نجیب و ساده آن روز

در دامگه فریب افتاد

از گریۀ آن دو یار دیرین

دوزخ ز تب لهیب افتاد

مادر دو پسر زیک پدر داشت

این ناخلف آن نجیب افتاد

طغیانگر خودسر نخستین

در آتش خود عجیب افتاد

ای خالق هر چه هست، ابلیس

ازلطف تو بی نصیب افتاد

سنگینی بار هر دو عالم

بر دوش من غریب افتاد



نوشته شده توسط بهنام جدی بالابیگلو
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

سفر آخرت

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۸۹، ۰۹:۳۵ ب.ظ

سفر آخرت

امروز می خواهم دربارۀ سفر آخرت بنویسم، سفر آخرت، حیاتی ترین موضوعی هست که همیشه انسان با آن درگیر بوده هست.در واقع اگر سفر آخرت وجود نداشت، آنچه به آن دنیا می گوئیم و به آن می اندیشیم، وجود خارجی نداشت به زبانی دیگر، اگر سفر آخرت نبود دنیایی برای امتحان شدن بشر آفریده نمی شد.و ما بودیم در هیئتی که آغاز و پایانش برای ما متصور نیست.نمی دانیم چگونه و چطور؟ ولی هستی امروز ما در گرو سفری هست که شاید هیچ کدام از ما نتوانیم تعریف دقیقی از آن ارائه دهیم. چرا که برداشت هرکدام ازما از هر سفری محدود می شود به تجربۀ عینی و ذهنی ما از آن.

نخستین حافظۀ عینی ما از سفر ناخواستۀ بشر، جابجایی است از رحم مادر به گهوارۀ ناامن این جهان.

و ترسناک ترین احظۀ این سفر طولانی، لحظۀ لمس حقیقتی است به نام مرگ.

حقیقت این سفر طولانی همواره برای بشر مجهول بوده و هست، تا اینکه از صراط عبور کند و پایش را آن طرف بگذارد.

در آن لحظه هست که بناگاه حقیقت این کوچ عظیم و فلسفۀ عبور از دنیا، برزخ و قیامت برایش کشف می شود و او می فهمد که برای خلیفه شدن و تکمیل خلقت وجودی خویش، چاره ای جز عبور از این گذرگاههای خطرناک نداشته است.

ما را سفری غریب افتاد

روزی که ز شاخه سیب افتاد

در گوش عدم خروش هستی

چون صاعقه ای مهیب افتاد

آدم ز بهشت آفرینش

تا شام ابد به شیب افتاد

حوای نجیب و ساده آن روز

در دامگه فریب افتاد

از گریۀ آن دو یار دیرین

دوزخ ز تب لهیب افتاد

مادر دو پسر زیک پدر داشت

این ناخلف آن نجیب افتاد

طغیانگر خودسر نخستین

در آتش خود عجیب افتاد

ای خالق هر چه هست، ابلیس

ازلطف تو بی نصیب افتاد

سنگینی بار هر دو عالم

بر دوش من غریب افتاد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۱۲/۱۳
بهنام جدی بالابیگلو

نظرات  (۲)

بزرگترین مرجع دانلود تخصصی نرم افزارهای رایگان ( دانلود نرم افزارهای کمیاب ، نرم افزارهای روز دنیا ، جدیدترین بازیها و مقالات اینترنتی )
با عضویت رایگان در این سایت ، روزانه بیش از هزار بازدید رایگان داشته باشید
http://persian-rank.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">