ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی
دوشنبه, ۲ اسفند ۱۳۸۹، ۰۵:۱۷ ب.ظ

تابوت

بسم الله الرحمن الرحیم


قل اعوذ برب الفلق – من شر ما خلق
بگو: پناه میبرم به پروردگار فلق – از شر آن چیزی که خلق نموده است..
آیا تا به حال از خود پرسیده اید که کمترین و بیشترین عذاب جهنم چیست؟
در روایات از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است که:
کمترین عذاب جهنم برای کسی است که در دریایی از آتش شعله ور است و نعلی به پایش بسته شده است و آن چنان سوزان میباشد که مغز سرش به جوش می افتددر حالی که آه و نالۀ بلندی سر میدهد، فکر میکند که عذاب او از همۀ اهل آتش بیشتر و بدتر میباشد..
و اما بیشترین و بدترین عذاب جهنم برای چه کسانی است؟
در تفسیر قمی در وصف آیۀ «قل اعوذ برب الفلق – من شر ما خلق» آمده است:

فلق چاهی است در جهنم که اهل آتش پناه به خدا میبرند از آن چاه و از شدّت حرارتش، زیرا از خدا اجازه خواست تا نفس بکشد، و با یک نفس کشیدنش جهنم را به آتش کشید (یعنی پر حرارترین نقطۀ جهنم آن جا میباشد) بله، اهل آتش از آن چاه به خدا پناه میبرند و افراد داخل چاه، از شر آن صندوق پناه به خدا میبرند و آن صندوق همان تابوتی است که شش نفر از اولین و پیشینیان و شش نفر از آخرین یعنی بعدی ها در آن تابوت قرار دارند،
اما آن شش نفری که از پیشینیانند:
-
اول: پسر آدم است که برادرش را کشت،
-
دوم: نمرود است که حضرت ابراهیم (ع) را در آتش انداخت،
-
سوم: فرعون هم عصر حضرت موسی (ع) است،
-
چهارم: سامری است که مردم را گوساله پرست نمود،
-
پنجم: آن کسی است که مردم را یهودی کرد،
-
ششم: آن کسی است که مردم را نصرانی کرد،
و اما آن شش نفری که از آخری ها هستند:
-
پس اولی آنها اولی است!
-
دومی آنها دومی است!
-
سومی آنها سومی است!
-
و چهارمی آنها معاویه است،
-
و پنجمی آن صاحب خوارج است،
-
صاحب خوارج که اسم آن ذوالثدیه معروف است و دست اضافی داشت که مانند پستان بود و سرکرده خوارج بود.

و ششمی آنها

ابن الملجم است..

هرگاه حضرت زکریا

علیه السلام میخواست بنی اسراییل را موعظه کند مراقب بود که فرزندش یحیی نباشد زیرا طاقت نمی آورد، سخنی از عذاب جهنم و قیامت بشنود.یک روز نگاه کرد دید یحیی نیست شروع کرد مردم را موعظه کند، و فرمود:

جبرئیل به من خبر داد که در جهنم کوهی است به نام (

سکران) یعنی مست کننده و در دامنه آن کوه بیابانی است به نام (غضبان) یعنی به غضب در آمدۀ خدا، و در آن بیابان چاهی است که یکصد سال راه طول قامت آن چاه است، و در میان آن چاه تابوتهایی از آتش است، و در میان آن تابوتها صندوقچه هایی است از آتش و لباسهایی از آتش، و غل و زنجیرهایی از آتش، یک وقت دیدند که یحیی (ع) سرش را از میان جمعیت بالا آورد و فریاد برآورد:

(

واسکرنا و اغضبانا)

وای از آن کوه و بیابان، وای از آن چاه و تابوتها

و یحیی از مجلس خارج شد و سر به بیابان گذار

.
منابع:
سرگذشت روح از ابتدای خلقت تا قیامت (ص 114- ص 300)
و همچنین تسلیۀ الفؤاد، (ص 245)
ارشاد (ج 2 - ص 183)
بحار (جلد 30 ص 130



نوشته شده توسط بهنام جدی بالابیگلو
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

تابوت

دوشنبه, ۲ اسفند ۱۳۸۹، ۰۵:۱۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


قل اعوذ برب الفلق – من شر ما خلق
بگو: پناه میبرم به پروردگار فلق – از شر آن چیزی که خلق نموده است..
آیا تا به حال از خود پرسیده اید که کمترین و بیشترین عذاب جهنم چیست؟
در روایات از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است که:
کمترین عذاب جهنم برای کسی است که در دریایی از آتش شعله ور است و نعلی به پایش بسته شده است و آن چنان سوزان میباشد که مغز سرش به جوش می افتددر حالی که آه و نالۀ بلندی سر میدهد، فکر میکند که عذاب او از همۀ اهل آتش بیشتر و بدتر میباشد..
و اما بیشترین و بدترین عذاب جهنم برای چه کسانی است؟
در تفسیر قمی در وصف آیۀ «قل اعوذ برب الفلق – من شر ما خلق» آمده است:

فلق چاهی است در جهنم که اهل آتش پناه به خدا میبرند از آن چاه و از شدّت حرارتش، زیرا از خدا اجازه خواست تا نفس بکشد، و با یک نفس کشیدنش جهنم را به آتش کشید (یعنی پر حرارترین نقطۀ جهنم آن جا میباشد) بله، اهل آتش از آن چاه به خدا پناه میبرند و افراد داخل چاه، از شر آن صندوق پناه به خدا میبرند و آن صندوق همان تابوتی است که شش نفر از اولین و پیشینیان و شش نفر از آخرین یعنی بعدی ها در آن تابوت قرار دارند،
اما آن شش نفری که از پیشینیانند:
-
اول: پسر آدم است که برادرش را کشت،
-
دوم: نمرود است که حضرت ابراهیم (ع) را در آتش انداخت،
-
سوم: فرعون هم عصر حضرت موسی (ع) است،
-
چهارم: سامری است که مردم را گوساله پرست نمود،
-
پنجم: آن کسی است که مردم را یهودی کرد،
-
ششم: آن کسی است که مردم را نصرانی کرد،
و اما آن شش نفری که از آخری ها هستند:
-
پس اولی آنها اولی است!
-
دومی آنها دومی است!
-
سومی آنها سومی است!
-
و چهارمی آنها معاویه است،
-
و پنجمی آن صاحب خوارج است،
-
صاحب خوارج که اسم آن ذوالثدیه معروف است و دست اضافی داشت که مانند پستان بود و سرکرده خوارج بود.

و ششمی آنها

ابن الملجم است..

هرگاه حضرت زکریا

علیه السلام میخواست بنی اسراییل را موعظه کند مراقب بود که فرزندش یحیی نباشد زیرا طاقت نمی آورد، سخنی از عذاب جهنم و قیامت بشنود.یک روز نگاه کرد دید یحیی نیست شروع کرد مردم را موعظه کند، و فرمود:

جبرئیل به من خبر داد که در جهنم کوهی است به نام (

سکران) یعنی مست کننده و در دامنه آن کوه بیابانی است به نام (غضبان) یعنی به غضب در آمدۀ خدا، و در آن بیابان چاهی است که یکصد سال راه طول قامت آن چاه است، و در میان آن چاه تابوتهایی از آتش است، و در میان آن تابوتها صندوقچه هایی است از آتش و لباسهایی از آتش، و غل و زنجیرهایی از آتش، یک وقت دیدند که یحیی (ع) سرش را از میان جمعیت بالا آورد و فریاد برآورد:

(

واسکرنا و اغضبانا)

وای از آن کوه و بیابان، وای از آن چاه و تابوتها

و یحیی از مجلس خارج شد و سر به بیابان گذار

.
منابع:
سرگذشت روح از ابتدای خلقت تا قیامت (ص 114- ص 300)
و همچنین تسلیۀ الفؤاد، (ص 245)
ارشاد (ج 2 - ص 183)
بحار (جلد 30 ص 130

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۱۲/۰۲
بهنام جدی بالابیگلو

نظرات  (۰)

سایت ندای الرحیل منتظر دیدگاه میهمانان است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">