ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی
چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۸۹، ۰۳:۲۴ ب.ظ

نعره های الرحیل

نعره های الرحیل

قدم به قبرستان می گذاری، سکوتی تکان دهنده تورا موعظه می کند؛ پشت پردۀ سکوت ناله های پیرکننده ای است که گوشهایت قدرت شنیدنش را ندارند.

از لابلای قبرها عبور می کنی. اینها همان مردمان دیروزی کوچه و بازارند. براستی کدام قسمت از این قبرستان ، پایان سرنوشت تو را خواهد نوشت.

وقتی غافلانه از کنار قبری که به انتظارت لحظه شماری می کند عبور می کنی نمی شنوی ولی گویا فریاد می زند:

از خواب گران.......خواب گران......خواب گران خیز

از خواب گران خیز

اگر می شنیدی باور می کردی که مسافری و بیش از چند شب در این مسافر خانه نخواهی ماند و چاره ای بجز رفتن نداری...

از کنار قبرها عبور کرده کنار قبر دوستت می نشینی و شروع به قرائت فاتحه می کنی. بعد به فکر عمیقی فرو می روی.

براستی چه بلایی بر سر دوستم آمده و آنهمه شیرین زبانی هایش کجا رفته؟

اگر هوس نبش قبر به سرت بزند با جنازه ای نفرت انگیز و وحشتناک که شروع به پوسیدن کرده روبرو خواهی شد.

دیگر زبانش حرفی برای گفتن ندارد و هرگز لبخندی بر لبهایش نخواهد نشست. احساس می کنی رازی بسیار بزرگ از تو پوشیده شده، رازی که حضرت امیرعلیه السلام در موردش می فرماید:

بزرگترین اسرار مرگ است.

بیاد می آوری ابراز احساساتش را در شب عقد و عروسی و اینکه چقدر برای رسیدن به زنش تلاش کرده بود؛ حتی جلوی پدر و مادرش هم ایستاده بود. ولی الآن زنش می خواهد شوهر کند و معتقد است شوهر دیگری و عشق دیگری...

امام علی علیه السلام روزی به اهل قبور اشاره کرده فرمودند:

ای اهل تربت و ای اهل غربت!

و اما زنان شما را

پس دیگران نکاح کردند و اما خانه های شما را دیگران صاحب شدند و اما مال و ثروت شما را تقسیم کردند. اینست خبری که پیش ماست، پس چیست خبری که در پیش شماست؟

سپس فرمودند: اگر اجازۀ پاسخ داشتند می گفتند

ان خیر الزاد التقوی


نوشته شده توسط بهنام جدی بالابیگلو
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

نعره های الرحیل

چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۸۹، ۰۳:۲۴ ب.ظ

نعره های الرحیل

قدم به قبرستان می گذاری، سکوتی تکان دهنده تورا موعظه می کند؛ پشت پردۀ سکوت ناله های پیرکننده ای است که گوشهایت قدرت شنیدنش را ندارند.

از لابلای قبرها عبور می کنی. اینها همان مردمان دیروزی کوچه و بازارند. براستی کدام قسمت از این قبرستان ، پایان سرنوشت تو را خواهد نوشت.

وقتی غافلانه از کنار قبری که به انتظارت لحظه شماری می کند عبور می کنی نمی شنوی ولی گویا فریاد می زند:

از خواب گران.......خواب گران......خواب گران خیز

از خواب گران خیز

اگر می شنیدی باور می کردی که مسافری و بیش از چند شب در این مسافر خانه نخواهی ماند و چاره ای بجز رفتن نداری...

از کنار قبرها عبور کرده کنار قبر دوستت می نشینی و شروع به قرائت فاتحه می کنی. بعد به فکر عمیقی فرو می روی.

براستی چه بلایی بر سر دوستم آمده و آنهمه شیرین زبانی هایش کجا رفته؟

اگر هوس نبش قبر به سرت بزند با جنازه ای نفرت انگیز و وحشتناک که شروع به پوسیدن کرده روبرو خواهی شد.

دیگر زبانش حرفی برای گفتن ندارد و هرگز لبخندی بر لبهایش نخواهد نشست. احساس می کنی رازی بسیار بزرگ از تو پوشیده شده، رازی که حضرت امیرعلیه السلام در موردش می فرماید:

بزرگترین اسرار مرگ است.

بیاد می آوری ابراز احساساتش را در شب عقد و عروسی و اینکه چقدر برای رسیدن به زنش تلاش کرده بود؛ حتی جلوی پدر و مادرش هم ایستاده بود. ولی الآن زنش می خواهد شوهر کند و معتقد است شوهر دیگری و عشق دیگری...

امام علی علیه السلام روزی به اهل قبور اشاره کرده فرمودند:

ای اهل تربت و ای اهل غربت!

و اما زنان شما را

پس دیگران نکاح کردند و اما خانه های شما را دیگران صاحب شدند و اما مال و ثروت شما را تقسیم کردند. اینست خبری که پیش ماست، پس چیست خبری که در پیش شماست؟

سپس فرمودند: اگر اجازۀ پاسخ داشتند می گفتند

ان خیر الزاد التقوی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۱۱/۱۳
بهنام جدی بالابیگلو

نظرات  (۰)

سایت ندای الرحیل منتظر دیدگاه میهمانان است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">