تاب فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی-غلامعلی حداد عادل
تاب فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی-غلامعلی حداد عادل
ما معتقدیم که(جهان بینی) هر قوم در شکل و کیفیت بسیاری از جنبه های محسوس و ملموس زندگی آن قوم، تأثیری قوی دارد، جهانی که مردم می سازند و در آن زندگی می کنند تا اندازۀ زیادی تحت تأثیر جهان بینی آنان است. جوامع مختلف بسته به اینکه نسبت به هستی چه بینشی داشته و چه معنایی برای زندگی قائل باشند و چه ارزشهایی را بر جهان حاکم بدانند، سبک و اسلوب خاصی در ساختن شهر، خانه ، پوشیدن لباس و نظایر آن خواهند داشت، بعبارت دیگر، فرهنگ یک قوم در وجوه مختلف زندگی آنان از قبیل صنعت، اقتصاد، مدیریت، شهرسازی، معماری و هنر تجلی می کند و به منزلۀ روحی است که چون در آن نیک بنگریم، می توانیم چهرۀ آن روح و آن فرهنگ کلی جامعه را در آن مشاهده کنیم...
... در چنین فرهنگی، که هیچ فردای پس از مرگی در انتظار انسان نیست و هیچ بهشتی اورا بخود دعوت نمی کند، انسان چه می توان کرد؟ همۀ فرصتی که او برای بودن دارد همین فاصلۀ کوتاه تولد تا مرگ است و او که جز ار این فرصت مجال دیگری برای بودن و ماندن ندارد، ناچاراست قبل از آنکه سوت پایان مسابقه بصدا درآید و مرگ در رسد، بیشترین امتیاز را برای خود کسب کند و تا می تواند از هرآنچه در این طبیعت لذت بخش و لذت آور است، بهره گیری نماید. ارزش و اعتبار همه چیز در این تمدن با این ملاک سنجیده می شود که چقدر می تواند به انسانی که اساسا" حیوانی مادی است لذت بخش است و یکی از چیزهایی که می تواند به او لذت ببخشد تن انسان است...
من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع....................او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد
سلام به تو دوست عزیزم
بهم سر بزن حتما منتظرم