ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی
دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۸۹، ۰۴:۳۵ ب.ظ

گیاه زباله دانها

فرشته پس از انتظاری طولانی نامۀ اعمالم را آورده بود، خواستم نامه را بگیریم ولی گویا دست راستم فلج شده بود. فرشته فریاد زد:

وای بر تو! ای بی حیایی که حرمت اوامر الهی را هتک نمودی، منتظر باش که به زودی لعنت و عذاب خدا پی در پی از آسمان برایت نازل خواهد شد و به کیفر بی شرمی هایت خواهی رسید.

از فشار اندوه موهای سرم سفید و کمرم خمیده شد،غصه هایم دیگر پایانی نداردو اندوهی که مرا پوشانده ، هیچگاه کهنه نمی شود، بلکه مرا کهنه و نابود خواهد کرد.

ای چشمهایم! گریه کنید، برای آرزوهایی که دور می شوندو برای جراحتهای قلبی که بهبودی نخواهد یافت.

ای گیاه زباله دانها! عذاب جاویدان برایت آماده شده ، آیا الآن به فکر نجات خود افتاده ای؟

پس زیاد گریه کن و کم بخند که لکۀ عار روزگار را به دامان خود افکنده ای، لکه ای که هیچ آبی قدرت شستنش را ندارد، چگونه تحمل خواهی کرد.

پس سنگ وخاک بر دهانت. ای کسی که بی شرمی هایت افتخار می کردی و به علما بی حرمتی می نمودی، به زودی به آتشی مبتلا خواهی شد که شعله هایش زبانه می کشد.آتشی که تاولهایش پایان پذیر و خاموش شدنی نیست.

با دست چپ نامۀ اعمالم را گرفتم در حالی که زانوهایم سست شده بود و سرم از شدت درد داشت منفجر می شد.



نوشته شده توسط بهنام جدی بالابیگلو
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

گیاه زباله دانها

دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۸۹، ۰۴:۳۵ ب.ظ

فرشته پس از انتظاری طولانی نامۀ اعمالم را آورده بود، خواستم نامه را بگیریم ولی گویا دست راستم فلج شده بود. فرشته فریاد زد:

وای بر تو! ای بی حیایی که حرمت اوامر الهی را هتک نمودی، منتظر باش که به زودی لعنت و عذاب خدا پی در پی از آسمان برایت نازل خواهد شد و به کیفر بی شرمی هایت خواهی رسید.

از فشار اندوه موهای سرم سفید و کمرم خمیده شد،غصه هایم دیگر پایانی نداردو اندوهی که مرا پوشانده ، هیچگاه کهنه نمی شود، بلکه مرا کهنه و نابود خواهد کرد.

ای چشمهایم! گریه کنید، برای آرزوهایی که دور می شوندو برای جراحتهای قلبی که بهبودی نخواهد یافت.

ای گیاه زباله دانها! عذاب جاویدان برایت آماده شده ، آیا الآن به فکر نجات خود افتاده ای؟

پس زیاد گریه کن و کم بخند که لکۀ عار روزگار را به دامان خود افکنده ای، لکه ای که هیچ آبی قدرت شستنش را ندارد، چگونه تحمل خواهی کرد.

پس سنگ وخاک بر دهانت. ای کسی که بی شرمی هایت افتخار می کردی و به علما بی حرمتی می نمودی، به زودی به آتشی مبتلا خواهی شد که شعله هایش زبانه می کشد.آتشی که تاولهایش پایان پذیر و خاموش شدنی نیست.

با دست چپ نامۀ اعمالم را گرفتم در حالی که زانوهایم سست شده بود و سرم از شدت درد داشت منفجر می شد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۱۱/۱۱
بهنام جدی بالابیگلو

نظرات  (۰)

سایت ندای الرحیل منتظر دیدگاه میهمانان است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">