قبر کن
قبر کن
- بلاخره یا نامه اش میاد یا جنازه اش...
- داشتم فکر می کردم اگه قراره بریم، چرا بعضی ها اونقدر پول دارن که نمی دونن چه جوری خرج کنن و بعضی مثل ما صبح تا شب جون می کنن باز کم میارن...
- بهت نمی خوره حزب اللهی فکر کنی؟
- بیا بشین.
نشستم.
- دو تا کارکر قبر می کندن بهشون کمک کردم.
- خوب؟
-زیر اونهمه خاک هیچکس نمی تونه به دادت برسه...
- حالا قبر مال کی بود؟
مال یه پول دار؛ زمین و املاک زیادی داشت. از اجارۀ اونها ده برابر حقوق من پول جمع می کرد.با اونهمه ثروت حاضر نبود برای گاوداریش کارگر بگیره. آخرش هم علوفه ها ریخته بودند زیر علوفه ها خفه شده بود...
کندن یک قبر زیر و رویش کرده بود. واقعا" اگر یاد مرگ اینهمه روی آدم تأثیر می گذاره، چرا از این بحث برای اصلاح جامعه استفاده نمی کنیم؟؟