فاطمه علیها سلام بربالین محبین و شیعیان

 

امام باقروامام صادق علیهم السلام می فرمایند:

برروح ادمی حرام است که از بدنش جداشود٬مگر پنج تن را ببیند:
محمدوعلی‌وفاطمه‌وحسن‌وحسین‌ علیهم السلام٬وآن هم به گونه ای است که یاچشم آدمی روشن ویاتاریک ومحزون میشود.

سند:
کشف الغمة٬جلد ۱صفحه۴۱۴

⛅️ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج⛅️

محبت_ائمه_علیهم_السلام

محبت_ائمه_علیهم_السلام

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند :

برای هرچیزی پروانه و جوازی وجود دارد و پروانه عبور از پل صراط محبت علی بن ابی طالب است.🍁(۱)

 امیرالمومنین علیه السلام در ضمن ایراد خطبه ای فرمودند：

 پس هر کس از شما ما را دوست داشته باشد ، ایمانش به او سود می رساند و عملش قبول می شود و هر کس ما را دوست نداشته باشد ، ایمانش نفعی به او نمی رساند و عملش پذیرفته نمی شود.🍂(۲)

۱)  بحارالانوار ج ۳۹/ص۲۰
۲)  بحارالانوار ج ۲۷/ص۱۸۱/ ح۳۱ و ۳۲

قاتل شیطان کیست؟

قاتل شیطان کیست?

اسحاق بن عمّار گوید:

روزی محضر شریف امام جعفر صادق ( علیه السلام ) شرفیاب شدم و پیرامون آیه شریفه قرآن:

◀️ربّ فَأنْظِرْنی إلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ * قالَ فَإنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ * إلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ

 سؤال کردم که آخرین روز مهلت حیات شیطان چه زمانی است؟
سوره حِجر: آیه 36 - 38

حضرت فرمود: آیا فکر می کنی تا قیامت و صحرای محشر باشد
خیر چنین نیست، بلکه منظور روز
ظهور و قیام قائم آل محمّد صلوات اللَّه علیهم می باشد؛
چون امام زمان (عجّ) را ظاهر گردد و قیام کند، وارد مسجد کوفه خواهد شد و شیطان در مقابل حضرت دو زانو می نشیند و می گوید:

وای از این روز که چه روز سختی است.

پس از آن امام زمان ( علیه السلام ) او را به قتل می رساند.

بنابراین مهلت شیطان تا آن روزی خواهد بود که به دست پُر توان حضرت صاحب الزّمان

(عجّ) به هلاکت أبدی خواهد رسید.

تفسیر عیّاشی: ج 2، ص 242، ح 14،
بحارالأنوار: ج 63، ص 254، ح 116
_____________________

سختی لحظه جان دادن

داستانک:

روزی حضرت عزرائیل نزد موسی علیه‌السلام آمد، موسی علیه‌السلام پرسید: برای زیارتم آمده‌ای یا برای قبض روحم
عزرائیل: برای قبض روحت آمده‌ام...
حضرت موسی به عزرائیل گفت: جانم را از کدام عضو می‌گیری؟
عزرائیل: از دهانت.
موسی: آیا از دهانی که بی‌واسطه با خدا سخن گفته است جانم را می‌گیری؟
عزرائیل: از دستت.
موسی: آیا از دستی که الواح تورات را گرفته است؟💥عزرائیل: از پایت.
موسی: آیا از پایی که من با آن به کوه طور برای مناجات با خدا رفته‌ام؟
عزرائیل نارنجی خوشبو به موسی علیه‌السلام داد، موسی علیه‌السلام آن را بو کرد و جان سپرد.

 فرشتگان به موسی علیه‌السلام گفتند: یا اهون الانبیاء موتا کیف وجدت الموت؛ ای کسی که در میان پیامبران، از همه راحت‌تر مردی، مرگ را چگونه یافتی؟»

موسی علیه‌السلام گفت: کشاة تسلخ و هی حیة؛ مرگ را مانند گوسفندی که زنده پوستش را بکنند، یافتم.
***
[منبع: مناهج‌ الشارعین؛ علامه میرداماد ، صفحه 590. و الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، جلد ‌4، صفحه : 47 [بااندکی تفاوت]]

یکی از عواملی که باعث مدارا کردن عزرائیل با انسان در وقت مرگ می شود ؛ نماز یکشنبه ذی القعده است.

♨️سوال:

👇👇👇

♨️سوال:

لطفا درباره لحظات پس از مرگ و شب اول قبر توضیح دهید.

✍پاسخ:

✅واژه قبر در بسیاری از روایات به معنای برزخ است و منظور از فشار قبر یا سؤال و جواب نکیر و منکر در شب اول قبر شب اول انتقال انسان از این دنیا به عالم برزخ می باشد.

اولین لحظه از لحظات ورود به آن سرا را امام علی(ع) این گونه تبیینن می فرمایند:

«همانا فرزند آدم در آخرین روز از روزهای دنیای خود و اولین روز از روزهای آخرت قرار گیرد، مال و اولاد و عملش برای او ممثّل شود، پس متوجه آ«ها می شود و می گوید:...

وقتی که روح از بدن جدا می شود بنا بر دستور اسلام بدن را دفن می کنند و روح انسان به نسبت تعلقی که به بدن در دنیا داشته تا مدتی این بدن را همراهی می کندو حتی اگر زیاد به آن تعلق خاطر داشته باشد از تجزیه اجزای آن رنج می برد.

اما روح انسان در قالب برزخی خود در عالم برزخ قرار می گیرد و از همان لحظه اول مورد سوال دو فرشته مامور خدا واقع می شود و بر اساس جواب هایی که داده متنعم به نعمات برزخی یا معذب به عذاب جهنم برزخی می شود .

پیامبر اکرم (ص): قبر باغی است از باغهای بهشت یا گودالی است از گودال های آتش» (بحارالانوار ج6 طبع حروفی ص 205)
این حالت وجود دارد تا زمانی که قیامت بر پا شود و با نفخ صور مرده ها محشور می شوند.

پرسش و سوال در عالم برزخ:
سوالات نکیر و منکر از مهمترین حوادث شب اول قبرند. بنابر روایاتی (که در حد تواترند) این دو فرشته (که هیبت زیادی داشته و موجب رعب میت می شوند) ماموران خداوند برای بررسی اعتقادات شخص تازه ‌در گذشته هستند. در برخی روایات از این دو فرشته به «دو نگهبان قبر» تعبیر شده است. نکیر و منکر در شب اول قبر، وارد قبر می شوند. یکی در جانب راست و دیگری در جانب چپ متوفی قرار می گیرد و شروع به پرسیدن سوالاتی از او می کنند.
این سوالات راجع به اعتقادات مهم است. سوالاتی مثل: خدایت کیست؟ پیامبر و امامت کیست؟ و جوانیت را در چه راهی صرف کردی؟ و ... می باشد.

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلّم فرموده است: همانا بنده هنگامى که داخل قبر خود شود دو ملک نزد او حاضر شوند (یکى منکر و دیگرى نکیر است) و اول چیزى که از وى سؤال کنند (از پروردگار، و پیغمبر، و امام او سؤال نمایند) پس اگر جواب دهد نجات یافته است، و اگر متحیر بماند و جواب نگوید عذابش نمایند.»

از امام صادق(علیه السلام) نقل است که: چون (میت) در قبر خود داخل شود دو فرشته قبر (نکیر و منکر) نزد او آیند در حالى که موهاى خود را به زمین می کشند و با پاهاى خود زمین را می شکافند، صداى ایشان مانند صداى سخت رعد و چشمهایشان مانند برق، خیره کننده چشم است و به او می گویند: کیست پروردگار تو و چیست دین تو و کیست پیغمبر تو؟ می گوید: خدا پروردگار من و اسلام دین من و محمد (ص) پیغمبر من است، پس به او می گویند خداوند تو را در آنچه که دوست می دارى و به آن راضى و خشنودى، ثابت و استوار گرداند

نیز در روایت آمده که: آن شب که مرده را در گور نهاده باشند منکر و نکیر علیهما السّلام مى‌آیند بر روى سیاه و چشمهاى أزرق ، و به دندان پیشین زمین می درند، و همچون رعد می غرّند، و از هر دو چشمانشان آتش می جهد، اگر مرده مؤمن و طاعتکار بود عقل و هوشش بجاى بماند و به جواب و حجّت، ایشان را دفع کند و قبر وى باغی گردد از باغهاى بهشت، و اگر کافر و فاسق باشد در ماند و قبرش گودالى گردد از گودالهایهاى دوزخ.

ـ فشار قبر
شخصی می‌گوید به امام صادق (ع) عرض کردم آیا کسی از فشار قبر رهایی می‌یابد؟ حضرت فرمود: پناه به خدا از فشار قبر چقدر افرادی که از فشار قبر رهایی پیدا کنند کم هستند

ضرر کردم !

🌺یکی از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گفت : بعد از فوت مرحوم شیخ ، ایشان را در خواب دیدم ، از او سوال کردم در چه حالی ؟
گفت : فلانی من ضرر کردم
با تعجب گفتم : تو ضرر کردی، چرا !؟
فرمود : زیرا خیلی از بلاها که بر من نازل می شد با توسل آن ها را دفع میکردم ، ای کاش حرفی نمیزدم چون الان می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمل می کنند ، در اینجا چه پاداشی می دهند !

❇️شیخ رجبعلی خیاط

توشه امام چقدر بود و توشه من چقدر!

یک شب در خواب دیدم که امام خمینی ره می خواهد برود.
برایش هواپیما آورده بودند.
تعداد زیادی از انسانها دستهای خودشان را بالا گرفته بودند و دعا می کردند.
چه جلال و شکوه و عظمتی داشت.
من هم می رفتم با یک کیلو پرتقال و قرار بود یک کیلو سیب هم بخرم.
توشه امام چقدر بود و توشه من چقدر!

اما براى رفتن نیز آماده نیستید!

صاحب دلى، براى اقامه نماز به مسجدى رفت
نمازگزاران همه او را شناختند؛ پس از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گوید.
صاحب دل پذیرفت که جماعت را پندی دهد…
نماز جماعت تمام شد، چشم ها همه به سوى او بود.
مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست.
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود،

آن گاه خطاب به جماعت گفت :
مردم! هرکس از شما که مى داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد!
کسى برنخاست !
گفت : حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد!
باز کسى برنخاست !!!
گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛ اما براى رفتن نیز آماده نیستید!

آخرین تیر ترکش

بار خداوندا!!
ما پیروان روح اللهیم!!
و علیه دشمنان تو شوریدیم.
و با اینکه ضعیف بودیم برای یاری دین تو به پا خاستیم.
و دشمنان تو برای دریدن دین تو دندان های خوشان را نشان می دادند و پیامبران تو را به باد تمسخر می گرفتند و وجود تو را انکار می کردند.
و حالا برای نابود کردن ما متحد شده اند.
و ما در دفاع از خودمان ناتوانیم .
بارالها!!
تو یاریمان کن که وعده داده ای یاری دهندگان خود را یاری می دهی.
ما را فراموش نکن
همانطوری که ابراهیم را داخل آتش نمرودیان فراموش نکردی.
همانطوری که که دریا را برای موسی شکافتی و راه نجاتی از دست دشمنان خود برایشان گشودی
بارالها!!
تمامی تیرهای ما به سنگ خورده جز یک تیر!
و اون تیر امید ما یه یاری توست.
می دانم که هرگز وعده خود را فراموش نخواهی کرد.

لحظه ها می گذرد