ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

فرعون دلقکى داشت که از کارها و سخنان او لذت مى برد و مى خندید.

روزى به در قصر فرعون آمد تا داخل شود،

مردى را دید که لباسهاى ژنده بر تن ، عبایى کهنه بر دوش و عصایى بر دست دارد.

پرسید:

تو کیستى ؟

گفت :

من پیامبر خدا موسایم که از طرف خداوند براى دعوت فرعون به توحید آمده ام .
دلقک از همانجا بازگشت ، لباسى شبیه لباس موسى پوشیده و عصایى هم به دست گرفت ، نزد فرعون آمد.

از باب مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسى (ع ) کرد

. آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامى که زمان کیفر فرعون و غرق شدن او رسید و خداوند او را بالشکرش در رود نیل غرق ساخت ، آن مرد تقلیدگر را نجات داد.
موسى عرض کرد:

پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردى ، با این که مرا اذیت کرد؟

خطاب رسید:

اى موسى ! من عذاب نمى کنم کسى را که به دوستانم شبیه شود، اگر چه بر خلاف آنها باشد

-انوار نعمانیه ، ص 354.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۷:۳۳
بهنام جدی بالابیگلو

 شیخ صدوق از حضرت رسول صلى الله علیه و آله روایت کرده که فرمود:

روز قیامت شخص دو رو و دو رنگ را مى آورند در حالى که زبانش از پشت سرش بیرون آمده و زبان دیگر از جلو رویش در حالى آتش از دهانش ‍ شعله ور است و مى گویند این مجازات دو روئى و دو زبانى است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۰:۲۰
بهنام جدی بالابیگلو

امام صادق (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که فرمودند :
« (در معراج ) صدایی را شنیدم که مرا ترساند ٬

جبرئیل به من گفت :

ای محمد ! آیا می شنوی ؟

گفتم :

آری .

گفت :

این سنگی بود که ۷۰ سال پیش از لبه جهنم پرتاب شده بود هم اکنون رسید به قعر جهنم .» پیامبر اکرم (ص) دیگر نخندید تا از دنیا رحلت کرد . ۱

۱) بحار٬ ج۸ ٬ مبحث نار

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۲۳:۵۴
بهنام جدی بالابیگلو

را اندیشه مرگ برایمان ناگوار است؟

چرا تلاشمان بر این است  که فکر مرگ را از ذهن خود دور نمائیم؟

چگونه است که مرگ رویاهامان را فرو میریزد؟

اشکال کار کجاست؟

تضاد این دو از چه روست؟

اگر مرگ یک حقیقت است ، اگر از آن گریزی نیست ،اگر پیش روی ماست ...

پس چرا ؟

چرا به هر "موجود" و "عدم" ی فکر میکنیم  جز "مرگ"؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۴
بهنام جدی بالابیگلو

مرور می کنم لحظه های فراموشی را

مرور میکنم روزهای خواب آلوده را

مرور میکنم شبهای مرده وار را

و باز خسته میشوم از تکرار ها ی بی سر انجام

                                         خسته میشوم از غر زدنهای مدام

کاش این همه سخن پراکندن،

                         این همه گفتن ،

                                 این همه نوشتن،

                              نتیجه ای داشته باشد

کاش نتیجه اش کرداری در خور لحظات پیش رو  باشد

تا شرمندگی پس از فروبستن چشم کمتر باشد

تا آسودگی در زمان بیداری داشته باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۰
بهنام جدی بالابیگلو

پس از آنکه میت را در قبر گذاشتند و با خاک رویش را پوشاندند باذن الهی دو فرشته از جانب خدا ، به صورت هولناک و وحشت انگیز وارد قبر می شود.

آن دو فرشته به فرموده امیر المؤمنین : موی بدنشان آنقدر بلند است که روی زمین کشیده می شود

و با انیاب خود زمین را می شکافند ،

صدائی دارند چون رعد قاصف ،

دیدگانی چون برق خاطف ،

برقی که چشم را می زند ،

میت را مورد سوال قرار می دهند .

لحظات هولناک ، وحشتناک ، سخت و کمر شکن برای میت آغاز می شود .

سعادتمند کسی است که در دنیا مؤمن بوده و با انجام اعمال نیک توشه و آذوقه برای آخرت مهیا کرده باشد

. اولین سوال قبر درباره پروردگار بی همتاست خواهد بود‌:

پروردگارت کیست ؟

اگر میت مؤمن باشد و از بندگان خاص خدا در جواب کلمه طبیة

( لا اله الا الله ) به زبانش جاری خواهد شد

و اگر مؤمن نباشد زبانش بند خواهد آمد و پس از آن دچار عذاب الهی خواهد شد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۲۲:۲۸
بهنام جدی بالابیگلو

شیخ کلینى از حضرت امام محمد باقر (ع) روایت کرده است که فرمود:

حق تعالى با بندگان در حساب روز قیامت به قدر آنچه در دنیا از عقل به ایشان داده دقت مى کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۲۰:۳۸
بهنام جدی بالابیگلو

انس بن مالک روایت کرده که:

روزی حضرت رسول الله(ص) فرمود:

در این ساعت برادرم جبرئیل به من خبر داد که جریر بن عطای جریح از دنیا رفت و جان او را به آسمان بردند؛ بهشت و دوزخ را به او نشان دادند عجایب و غرایب بسیار دید باز او را به دنیا فرستادند او را بطلب و از او بپرس تا از احوال آخرت تو را خبر دهد و اصحاب بدانند که چه در پیش است.

حضرت او را طلب نمود و فرمود:

شرح حال خود را بازگوی،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۸:۳۰
بهنام جدی بالابیگلو

رسول خدا (ص) فرمودند که:

من در شب معراج در حال معراج به جماعتی برخورد کردم که در جلوی آنها سفرهایی از گوشت های پاکیزه و طیب و سفرها هایی از گوشت های خبیث بود و آنها گوشتهای طیب را رها کرده و از گوشت های خبیث می خوردند.

از جبرئیل سوال کردم:

اینها چه کسانی هستند؟

جبرئیل گفت:

جماعتی از امت تو هستند که غذای حلال را رها نموده و از غذای حرام می خوردند.

رسول خدا فرمود:

از آنجا عبور کردیم به جماعتی برخوردیم که لب های کلفتی مانند لب های شتر داشتند و با آن لب ها گوشت های بدن خود را قیچی کرده و در دهان خود قرار می دادند.

من گفتم:

اینان چه دسته ای هستند، ای جبرئیل؟

جبرئیل گفت:

افرادی که پیوسته در صدد عیب جویی از مردم برآمده و با زبان و اشاره به عیب ظاهر و باطن مردم می پرداختند.

رسول خدا فرمود:

و از آنجا عبور کردم به گروهی که صورت ها و سرهای آنان با سنگ کوبیده می شد برخورد کردم.

گفتم:

ای جبرئیل این گروه چه کسانند؟

گفت؟

افرادی که نماز عشا را ترک می کنند.

سپس گذشتیم از آنجا تا رسیدیم به جماعتی که آتش در دهانشان فرو می رفت و از دُبُرشان خارج می شد؛ گفتم:

ای جبرئیل اینان کیانند؟

گفت:

اینان افرادی هستند که اموال یتیم را از روی ظلم و ستم می خوردند، اینان در حقیقت آتش می خوردند و به زودی به آتش سعیر آتش گرفته و در آن سوخته خواهند شد.

از آنجا نیز عبور کرده رسیدیم به اقوامی که از بزرگی شکم هر چه می خواستند از زمین برخیزند نمی توانستند.

گفتم:

ای جبرئیل اینان چه دسته ای هستند؟

جبرئیل گفت:

اینها کسانی هستند که ربا می خورند و نمی توانند از جای خود برخیزند مگر مانند بر خواستن کسی که جن زده شده و عقل خود را به کلی از دست داده، اینها در راه و روش آل فرعونند و هر صبحگاه و شبانگاه بر آتش عرضه می شوند.

و از آن محل عبور کردیم به زنانی که به پستانهای خود آویخته شده بودند رسیدیم.

پرسیدم:

ای جبرئیل اینان چه گروهی از زنانند؟

جبرئیل گفت:

اینان زنانی هستند که اموالی را که از شوهرهایشان باقی مانده و متعلق به فرزندان آن شوهران است، به فرزندان غیر آن شوهر ها داده اند و در حقیقت ارثیه یتیم های آنها را برای غیر آنها صرف نموده اند. (تفسیر علی بن ابراهیم، ص370، داستانهای عبرت انگیز، ص95)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۸:۲۴
بهنام جدی بالابیگلو

عبیدالله بن ولید از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده است که:

یک مرد مومنی در تحت قدرت و سلطنت حاکم جبار و مملکت جائری بود که به حقوق او تعدی می شد، مورد اهانت قرار می گرفت؛ لذا از آنجا به دار الشرک فرار کرد، و در منزل یکی از مشرکان وارد شد. آن مرد مشرک، او را تحت حمایت خود قرار داد، و به او مهربانی نمود و میهمان نوازی کرد.

چون وقت مرگ آن مرد مشرک فرا رسید،

خداوند عزوجل به او وحی فرستاد: « به عزت و جلال خودم قسم که: اگر در بهشت من جایی برای تو بود، تو را آنجا سکنی می دادم ولیکن خطاب به آتش نمود که: ای آتش او را حرکت مده و آزار مرسان و ناراحت مکن و صبح و شب، رزق و روزی او را برایش می آوردند.»

روای حدیث گوید:

من پرسیدم:

آیا رزق و روزی او را از بهشت می آوردند؟

حضرت فرمود:

از آنجایی که خداوند خواسته است.

(داستانهای عبرت انگیز، ص286.)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۸:۲۰
بهنام جدی بالابیگلو