ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است



حسین پناهی چه زیبا گفت:
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ…!
ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ…!
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ…!
ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ…!
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ…!
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ…!
ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ…!
ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ …!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ
ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ …!
ﺭﺍﺳﺘﯽ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ…!
ﻫِـــــــــــــــــﻪ ……!

+ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ…!
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ…!
ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ …!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ
ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند…!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۳۲
بهنام جدی بالابیگلو

 

 سیدامیر سیاح در سایت الف نوشت:

سرنوشت وحشتناک قارون، یکی از عبرت‌آموزترین حکایات اقتصادی ـ اجتماعی قرآن است. ثروت قارون هرچند افسانه‌ای می‌نماید اما به نص صریح قرآن، ثروت قارون، افسانه نبوده است. آیه 76 سوره قصص در توصیف ثروت قارون تصریح دارد گنج های قارون چنان عظیم بود که... : «مردان قوی کلیدهای گنج‌های قارون را به سختی حمل می‌کرده‌اند»

قارون با وجود این همه ثروت، در دنیا به سختی عذاب و به فرمان خدا با همه گنج‌ها و دارایی‌هایش توسط زمین بلعیده شد. اما آنچه باعث این عذاب وحشتناک شد، ثروت زیاد قارون نبود. در بینش دینی ما، داشتن ثروت به خودی خود بد نیست و حتی می‌تواند باعث سعادت دنیا و آخرت شود. آیه 77 سوره قصص تصریح دارد که به خود قارون گفته شد: «به واسطه آنچه خدا به تو داده بکوش تا سعادت آخرت را کسب کنی و بهره‌ات از دنیا را هم فراموش نکن و نیکی کن همانطور که خدا به تو نیکی کرده است».

عذاب وحشتناک قارون حتی به دلیل منشاء تحصیل ثروت‌اش نبوده است. به گفته مفسران، قارون در عهد حکومت حضرت موسی(علیه السلام) می‌زیست و پسر عمومی پیامبر خدا بود اما ثروت‌اش را از رانت نزدیکی با حضرت موسی (علیه السلام) بدست نیاورده بود بلکه به ادعای خودش که در قران هم تصریح شده، با تدبیر و ذکاوت اش کسب کرده بود.

بنابراین عذاب قارون نه به دلیل کثرت ثروتش بوده و نه این ثروت عظیم از راه کج بدست آمده بوده، پس چرا قارون آنطور عذاب شد؟ آیه 79 سوره قصص دلیل عذاب شدید و خاص قارون را شرح داده است:

«...آنگاه قارون با زینت و تجمل بسیار بر قومش وارد شد و تجملات خود را به رخ آنها کشید به طوری که مردم دنیا طلب، آه حسرت کشیدند و گفتند این قارون چه لذت زیادی می برد، ای‌کاش از ثروت او به ما هم عطا می شد»

به گفته مفسران، آنچه باعث عذاب وحشتناک قارون شد، راه انداختن مانور تجمل و مالاً دورکردن مردم از یادخدا و ایجاد حسرت مال دنیا در دل عموم بود.

این مفاهیم در ادبیات اقتصادی به کمک اصطلاح «فقراحساسی»(Psychological Poverty) توضیح داده می‌شود. منظور از فقر احساسی، حالتی است که برخی اشخاص از مقایسه بهرمندی‌های مادی خود با اطرافیان ثروتمندترشان بدست می‌آورند. فقر احساسی الزاماً به فقرای واقعی دست نمی‌دهد، چه بسا یک فرد نسبتاً ثروتمند در مقایسه سطح زندگی خود با اطرافیان بسیار ثروتمند‌تر، دچار فقر احساسی شود و چه بسا یک فرد واقعا فقیر، خود را از مال دنیا بی‌نیاز بداند و مانور تجمل افراد ثروتمند نظرش را نگیرد.

در جامعه‌ای که ارزشهای صرفاً مادی برای مردم مهم باشد...، در جامعه‌ای که رانت و یک شبه پولدارشدن باب باشد... و درجامعه‌ای که مسیر ترقی و ارتقا و شایسته‌سالاری شفاف نباشد... و بالاخره در جامعه‌ای که مانور تجمل و فخرفروشی ثروتمندان متعارف باشد...، فقر احساسی هم بیشتر و بیشتر خواهد بود و آثارش را با شدت بیشتری بجا خواهد گذاشت.

می‌توان حدس زد جامعه امروز ایران از آثار وجود گشترده فقر احساسی به شدت رنج می برد. گزارش‌های نیروی انتظامی نشان می‌دهد اکثر زنان خودفروش، برای تامین نیازهای مادی به فحشا کشیده شده‌اند. شاید بسیاری از آنها از نظر استانداردهای رفاهی، فقیر نبوده‌اند اما خود را با دختران ثروتمند همسایه و همکلاسی و فامیل و بدتر از همه، دختران سریال‌ها و آگهی‌های بازرگانی تلویزیون مقایسه و «احساس فقر» کرده و خواسته‌اند به هر قیمت که شده خود را از شر فقر، نجات دهند.

وقتی داشتن خانه بزرگ‌تر، لباس و ماشین و موبایل گرانتر، ارزش می شود و مانور تجمل و فخرفروشی ثروتمندان رایج می گردد، می‌توان انتظار داشت زمینه انواع انحرافات اجتماعی و جرایم هم بالا رود.
جوان ایرانی وقتی در تبلیغات تلویزیونی دایم می‌بیند جوان هم سن و سال او همسر زیبا، خانه رویایی، ماشین آخرین مدل دارد و تنها دغدغه‌اش، صف بانک برای پرداخت قبض‌هایش است!، طبیعی است احساس می‌کند جامعه حق او را نپرداخته و دایم احساس حسرت، حرمان، تبعیض می‌کند. چنین جوانی اگر زمینه دینی و اعتقادی قوی نداشته باشد مستعد انواع انحرافات و جرایم خواهد بود چرا که تصور می‌کند جامعه حق‌اش را خورده و او حق دارد تلافی کند. تصور می کند مثلا حق دارد قانون را رعایت نکند، حق دارد اگر توانست بی اجازه از اموال عمومی و حتی خصوصی بردارد، بردارد و حتی اگر توانست، مانع لذت ثروتمندان شود چراکه او هم حق داشته از زندگی لذت ببرد اما حقش ضایع شده است...

شاید به دلیل همین آثار ناهنجار و خانمان برانداز «فخرفروشی ثروتمندان» بوده است که خداوند آن عذاب وحشتناک را نصیب قارون کرد. چرا که قارون با رفتار خود، حسرت نداشتن ثروت و رفاه را در جامعه می‌پراکند.
یادآوری می شود اسلام با کسب ثروت مخالف نیست، اتفاقاً، کار و تلاش برای معاش را حتی تقدیس هم می‌کند و کسب روزی حلال را معادل جهاد در راه خدا می‌داند اما اسلام با جمع آوری و تکاثر و روی هم انباشتن ثروت و بدتر از همه، فخر فروشی و راه انداخت مانور تجمل مخالف است.

امروز و در جمهوری اسلامی، بسیاری از ثروتمندان، به ویژه طبقه نوکیسه و تازه به دوران رسیده بدون قید و بند مانور فخرفروشی به راه انداخته‌اند.

بازار که روز به روز کالاهای مناسبتری برای تفاخر نوکیسه‌ها و ایجاد حسرت برای بقیه مردم عرضه می‌کند، صدا وسیمای بی خیال و منگ ما هم در خدمت تبلیغ برای نوکیسه‌ها و ترویج فقر احساسی است...

پس چه کسی باید رفتار شبهه قارون‌ها و خرده قارون‌ها را در جامعه ما مهارکند؟
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۱۱
بهنام جدی بالابیگلو

✅ زمان از مشخصات و مختصات عالم دنیاست که روز و شب و ماه و سال دارد و وقتی دنیا به پایان می‌رسد خصوصیات آنهم تمام می‌شود و چنانچه کسی وارد برزخ شود دیگر این گذر زمان معنای دیگری پیدا می‌کند و ممکن است برای یک نفر یکساعت دنیا هزار سال بگذرد و برعکس هزار سال برای یک شخص دیگر به اندازه یکساعت دنیا باشد، این روایت به این نکته به خوبی اشاره میکند:

🌷 روزی امیرالمومنین علی (ع) با جمعی از یاران خود به قبرستان رفتند و خطاب به آنان فرمودند:

❓آیا می خواهید چیزی را به شما نشان دهم که تاکنون ندیده باشید؟
عرض کردند: بلی یا امیرالمومنین.

🔘 پس حضرت بر سر قبر کهنه ای که نشان می داد صاحب آن مدت ها پیش فوت نموده، رفته و فرمودند:
«یا عَبدالله؛ قُم بِاذنِ الله؛ ای بنده ی خدا؛ به اِذن خداوند برخیز»

⭕️در همان حال قبر شکافته شد و پیرمردی با محاسن و موهای سفید از قبر بیرون آمد و عرض کرد: «السلامُ عَلیک یا وَلی الله».

🔻حضرت جواب او را داده و فرمودند: چند سال است که از دنیا رفته ای؟
🔻مرد پاسخ داد: فدایت شوم، سال نشده.
🔻حضرت فرمودند: چند ماه است؟
🔻مرد پاسخ داد: به ماه هم نرسیده.
🔻حضرت فرمودند: چند روز است؟
🔻مرد عرض کرد: روز هم نشده است.
🔻حضرت فرمودند: چند ساعت است؟
🔻مرد پاسخ داد: به ساعت هم نرسیده است،

⭕️چرا که تا داخل قبر خویش گردیدم، بعد از سؤال نکیر و منکر، حوریِ زیباروی و خوش صورتی را در قبر دیدم و در آن لحظه به ناگاه گردنبندی که در گردن داشت پاره گردید و دانه های آن متفرق شد و من و او مشغول جمع کردن دانه ها گردیدیم که به ناگاه شما مرا فراخواندید.

⭕️پس حضرت علی (ع) فرمودند: ای مرد به جایگاه خود بازگرد و انشاءالله خداوند تو را از رحمت بی پایانش بی نصیب نفرماید.

⚛ وقتی آن مرد به درون قبر بازگشت حضرت به همراهان خود فرمودند:
او صد سال بود که از دنیا رفته و به دلیل اعمالش تا قیام قیامت دچار عذاب عالم برزخ نخواهد گردید.

🔶 آنگاه حضرت بر سر قبری که تازه بود و گویا صاحب آن ساعاتی پیش از دنیا رفته بود آمدند و صاحب آن قبر را صدا زدند.
🔸پس جوانی سیاه روی با حالی زار از قبر بیرون آمد و پاسخ داد:
«السلامُ عَلیک یا امیرالمومنین».
🔸حضرت جواب سلام او را داده و فرمودند: جوان؛ چند ساعت است که از دنیا چشم فروبسته ای؟
🔸عرض کرد: فدایت شوم، از ساعت گذشته است.
🔸حضرت فرمودند: چند روز است؟
🔸پاسخ داد: از روز زیادتر است.
🔸حضرت فرمودند: چند سال است؟
🔸پاسخ داد: سال های فراوانی است، آنقدر گرفتاری و رنج و عذاب بر من غالب شده است که خاطرم نیست چند سال است، گویا صد سال است.

🔳 پس حضرت فرمودند: به جایگاه خود بازگرد و در حق او دعا فرمودند و به برکت دعای آن حضرت در عقاب و عذاب او تخفیفی داده شد.
🔳 سپس امیرالمومنین علی (ع) فرمودند: او را همین امروز و شاید یک ساعت پیش دفن کرده اند و همانا آگاه باشید که فرق میان انسان مومن و منافق در قبر این چنین است.


📕جواهر: 181، جهنم میعادگاه پیروان شیطان: 38، برزخ ص 59

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۸
بهنام جدی بالابیگلو

🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃


*شیخ ناصر رفیعی*

* روایت داریم حق الناس در برزخ انسان را اسیر می کند مثلا یک سوم فشار قبر متعلق به غیبت است. در روایتی دیگر هست که خداوند بر روی پل صراط کمینی قرار داده که هر کس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد.👌👌*

*💚پیامبر ((ص)) فرمودند:💚*

*👈👈بیچاره ترین مردم کسی است که با اعمال خوب وارد صحرای محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشکلی نداشته باشد و جز اصحاب یمین قرار گیرد اما زمانی که قصد ورود به بهشت می کند گروهی از مردم مانع می شوند علت را جویا می شود و می شنوند که حقوق آنها را پایمال کرده است . در آن لحظه از فرشتگان کمک می طلبند و آنها می گویند: حلالیت بگیر , یعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت کنند*

*👈👈وقتی این کار را می کنند متوجه می شوند دیگر هیچ چیز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند که از نظر پیامبر بیچاره ترین بنده ها هستند.*


*✅ باید به شدت مراقب باشیم حق الناسی برای ما ایجاد نشود*

*((مانند: غیبت ،، تهمت ،، آزار و اذیت مردم ،، ندادن حق و پول مردم و...))*

*👈👈و اگر هم جایی حق الناسی بر ما بود فورا در همین دنیا نهایت سعی و تلاش خود را بکنیم که حلالیت بطلبیم و آن را تسویه کنیم.*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۳
بهنام جدی بالابیگلو

✨﷽‌✨
#اولین_تابوت_در_اسلام

🔰از حضرت صادق علیه السلام روایت می‌کند که فرمود:
اوّلین تابوتی که در اسلام ساخته شد تابوت فاطمه ی اطهر سلام الله علیها بود. زیرا آن بانو در آن بیماری که از دنیا رفت به اسماء فرمود:
من لاغر شده‌ام و گوشت بدنم از بین رفته است، آیا یک چیزی که بدنم را بپوشاند برای من درست نمی کنی؟ اسماء گفت:
آن موقعی که من در حبشه بودم یک نوع تابوت می‌ساختند، اگر مایل باشی من شکل آن را به تو نشان دهم؟
فرمود:
مانعی ندارد. اسماء گفت:
یک تختی را آوردند، آنگاه آن تخت را برعکس به روی زمین نهاد، دستور داد تا شاخه‌های خرمایی هم آوردند، آن شاخه‌های خرما را به پایه‌های آن تخت تابید و یکپارچه روی
آنها انداخت و گفت:
این شکل همان تابوتیست که من دیدم.
فاطمه ی اطهر سلام الله علیها فرمود:
نظیر این تابوت را برای من بساز و بدنم را به وسیله ی آن بپوشان! خدا بدن تو را از آتش محفوظ بدارد!

📗 بحار الانوار ۶۱۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۱
بهنام جدی بالابیگلو

✨﷽‌✨

🔰روزی حضرت عیسی علیه السلام از کنار قبری می گذشت و مشاهده نمود ملائکه عذاب. مُرده ای را که در داخل آن قبر قرار داشت مورد عذاب قرار می دهند.

حضرت عیسی علیه السلام از آن قبر گذشت و به طرف کاری که داشت رفت.

آن حضرت پس از انجام کارهای خود. دوباره گذارش به آن قبر افتاد.

امّا مشاهده کرد که ملائکه رحمت- در حالی که طبقهایی از نور در دستشان بود- کنار آن قبر ایستاده اند.

حضرت عیسی علیه السلام از این امر متعجّب شد.

و بعد از بجای آوردن نماز. بدرگاه خداوند دعا نموده و سبب این امر را از خدای عزّ وجلّ سؤال کرد؟

خدای متعال در پاسخ به او وحی فرمود:

– ای عیسی- این شخص مُرده. بنده ای گناهکار بود. که مستحقّ عذاب بود.

امّا او در هنگام مرگ. همسری داشت که او باردار بود.

و آن زن بعد از مرگ آن مرد. فرزندش را به دنیا آورده و او را تربیت نمود.

و هنگامی که آن فرزند بزرگ شد. او را به مکتب خانه فرستاد.

و معلّم- در مکتبخانه- به او کلمه بسم اللَّه الرحمن الرحیم را آموخت.

و او این کلمه را بر زبان جاری ساخت.

به همین دلیل من حیا کردم از اینکه پدری را در درون زمین عذاب نمایم. در حالی که فرزندش- بر روی زمین- اسم مرا بر زبان جاری می کند.

📗 نور الراهین ج ۴

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۰
بهنام جدی بالابیگلو

✍روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه
و آله و سلم شیطان را دید که خیلی
ضعــیف و لاغـــر شده است.

حضــرت از او پـرسید:

چــــرا به اینروز افتادی؟

شیطان گفت:

ای رسول خدا از دست #امـت تو رنج می برم
و در زحـمت بسیار هستـم!

🔻پیامبر فرمود:

مگر امت من با تو چه کرده اند!

شیطان گفت:

ای رسول خدا امت شما #شــش خصلت دارند
که مـن طاقت دیــدن و تحــــمل این
خصــائص را نــدارم.

❶ از گـــــناه  استـــغفار می ڪنند
❷ با هــــــم  مصـــافحه می ڪنند
❸ هـــر ڪاری را ڪه می خـــواهند
انجام دهند  ان‌شـــاءالله می گویند
❹ هـــــر وقت به هـــــم می ‌رســـند
ســــــــــــــــــــــــــــــــلام می کنند
❺ تا نام شــــــــــما را می شـــــنوند
صلــــــــــــــــــــوات می فـــرستند
❻ ابـــتدای هـــر ڪاری بســـــم الله
الرحــــــــمن الرحــــــــــیم گـــــویند.

📚 فضــایل و آثار صلوات ص۳۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۳۱
بهنام جدی بالابیگلو

✨﷽‌✨

🔰شیخ صدوق رحمه الله از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
🍃حضرت عیسی بن مریم علیه السلام گذشت به قبری که صاحب آن قبر را عذاب می‌کردند، پس از یکسال، دیگر باره حضرت عیسی از آنجا عبور کرد، دید عذاب از صاحب آن قبر برداشته شده. پس گفت: ای پروردگار من! من گذشتم به این قبر در سال گذشته، دیدم صاحبش در عذاب بود و امسال که بر او گذشتم می‌بینم عذاب از او برداشته شده؟ پس وحی رسید به عیسی علیه السلام که یا روح اللَّه! از برای صاحب این قبر فرزند صالحی بود که به حدّ بلوغ رسید، پس راهی را اصلاح و درست کرد و یتیمی را پناه و جای داد، پس من آمرزیدم او را به سبب این عمل که فرزندش بجا آورد.

📗 ۱۸۳. امالی شیخ صدوق، مجلس ۷۷، ص ۶۰۳، ح ۸.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۲۷
بهنام جدی بالابیگلو

🌼🌸🍀🌼🌸🍀

✍ نام چهل و پنجمین سوره قرآن، «جٰاثِیَةً» است.

⁉️ میدونی یعنی چی؟!🤔

«جٰاثِیَةً»👈 به معنای نشستن روی زانو است.

حالا این نشستن روی زانو، یا به هنگام ترس و وحشت هست، و یا از روی فروتنی و تسلیم.

این نام، از روی آیه بیست و هشتم این سوره انتخاب شده:👇

۞ وَ تَرَیٰ کُلَّ أُمَّةٍ جَاثِیَةً، کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَیٰ إِلَیٰ کِتَابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ (جاثیه/۲۸)

💢 در آن روز هر امّتی را می بینی که از شدّت ترس و وحشت، به زانو درآمده است.

💢 هر امّتی به سوی کتابش خوانده می‌شود..

💢 و به آنها گفته می‌شود: امروز جزای آنچه را انجام می‌دادید، به شما داده می‌شود.

👌 #تلنگر


«کُلَّ أُمَّةٍ جٰاثِیَةً»

👈 هول و هراس #قیامت همه را زمین‌گیر می‌کنه.😱

یه خورده به خودمون بیایم و برای این روزِ سخت و سنگین، توشه برداریم.

انقدر بار آخرتمون رو سنگین نکنیم.😔



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۲۲
بهنام جدی بالابیگلو