ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی
يكشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۱۱ ب.ظ

قارون ها در جمهوری اسلامی ایران

 

 سیدامیر سیاح در سایت الف نوشت:

سرنوشت وحشتناک قارون، یکی از عبرت‌آموزترین حکایات اقتصادی ـ اجتماعی قرآن است. ثروت قارون هرچند افسانه‌ای می‌نماید اما به نص صریح قرآن، ثروت قارون، افسانه نبوده است. آیه 76 سوره قصص در توصیف ثروت قارون تصریح دارد گنج های قارون چنان عظیم بود که... : «مردان قوی کلیدهای گنج‌های قارون را به سختی حمل می‌کرده‌اند»

قارون با وجود این همه ثروت، در دنیا به سختی عذاب و به فرمان خدا با همه گنج‌ها و دارایی‌هایش توسط زمین بلعیده شد. اما آنچه باعث این عذاب وحشتناک شد، ثروت زیاد قارون نبود. در بینش دینی ما، داشتن ثروت به خودی خود بد نیست و حتی می‌تواند باعث سعادت دنیا و آخرت شود. آیه 77 سوره قصص تصریح دارد که به خود قارون گفته شد: «به واسطه آنچه خدا به تو داده بکوش تا سعادت آخرت را کسب کنی و بهره‌ات از دنیا را هم فراموش نکن و نیکی کن همانطور که خدا به تو نیکی کرده است».

عذاب وحشتناک قارون حتی به دلیل منشاء تحصیل ثروت‌اش نبوده است. به گفته مفسران، قارون در عهد حکومت حضرت موسی(علیه السلام) می‌زیست و پسر عمومی پیامبر خدا بود اما ثروت‌اش را از رانت نزدیکی با حضرت موسی (علیه السلام) بدست نیاورده بود بلکه به ادعای خودش که در قران هم تصریح شده، با تدبیر و ذکاوت اش کسب کرده بود.

بنابراین عذاب قارون نه به دلیل کثرت ثروتش بوده و نه این ثروت عظیم از راه کج بدست آمده بوده، پس چرا قارون آنطور عذاب شد؟ آیه 79 سوره قصص دلیل عذاب شدید و خاص قارون را شرح داده است:

«...آنگاه قارون با زینت و تجمل بسیار بر قومش وارد شد و تجملات خود را به رخ آنها کشید به طوری که مردم دنیا طلب، آه حسرت کشیدند و گفتند این قارون چه لذت زیادی می برد، ای‌کاش از ثروت او به ما هم عطا می شد»

به گفته مفسران، آنچه باعث عذاب وحشتناک قارون شد، راه انداختن مانور تجمل و مالاً دورکردن مردم از یادخدا و ایجاد حسرت مال دنیا در دل عموم بود.

این مفاهیم در ادبیات اقتصادی به کمک اصطلاح «فقراحساسی»(Psychological Poverty) توضیح داده می‌شود. منظور از فقر احساسی، حالتی است که برخی اشخاص از مقایسه بهرمندی‌های مادی خود با اطرافیان ثروتمندترشان بدست می‌آورند. فقر احساسی الزاماً به فقرای واقعی دست نمی‌دهد، چه بسا یک فرد نسبتاً ثروتمند در مقایسه سطح زندگی خود با اطرافیان بسیار ثروتمند‌تر، دچار فقر احساسی شود و چه بسا یک فرد واقعا فقیر، خود را از مال دنیا بی‌نیاز بداند و مانور تجمل افراد ثروتمند نظرش را نگیرد.

در جامعه‌ای که ارزشهای صرفاً مادی برای مردم مهم باشد...، در جامعه‌ای که رانت و یک شبه پولدارشدن باب باشد... و درجامعه‌ای که مسیر ترقی و ارتقا و شایسته‌سالاری شفاف نباشد... و بالاخره در جامعه‌ای که مانور تجمل و فخرفروشی ثروتمندان متعارف باشد...، فقر احساسی هم بیشتر و بیشتر خواهد بود و آثارش را با شدت بیشتری بجا خواهد گذاشت.

می‌توان حدس زد جامعه امروز ایران از آثار وجود گشترده فقر احساسی به شدت رنج می برد. گزارش‌های نیروی انتظامی نشان می‌دهد اکثر زنان خودفروش، برای تامین نیازهای مادی به فحشا کشیده شده‌اند. شاید بسیاری از آنها از نظر استانداردهای رفاهی، فقیر نبوده‌اند اما خود را با دختران ثروتمند همسایه و همکلاسی و فامیل و بدتر از همه، دختران سریال‌ها و آگهی‌های بازرگانی تلویزیون مقایسه و «احساس فقر» کرده و خواسته‌اند به هر قیمت که شده خود را از شر فقر، نجات دهند.

وقتی داشتن خانه بزرگ‌تر، لباس و ماشین و موبایل گرانتر، ارزش می شود و مانور تجمل و فخرفروشی ثروتمندان رایج می گردد، می‌توان انتظار داشت زمینه انواع انحرافات اجتماعی و جرایم هم بالا رود.
جوان ایرانی وقتی در تبلیغات تلویزیونی دایم می‌بیند جوان هم سن و سال او همسر زیبا، خانه رویایی، ماشین آخرین مدل دارد و تنها دغدغه‌اش، صف بانک برای پرداخت قبض‌هایش است!، طبیعی است احساس می‌کند جامعه حق او را نپرداخته و دایم احساس حسرت، حرمان، تبعیض می‌کند. چنین جوانی اگر زمینه دینی و اعتقادی قوی نداشته باشد مستعد انواع انحرافات و جرایم خواهد بود چرا که تصور می‌کند جامعه حق‌اش را خورده و او حق دارد تلافی کند. تصور می کند مثلا حق دارد قانون را رعایت نکند، حق دارد اگر توانست بی اجازه از اموال عمومی و حتی خصوصی بردارد، بردارد و حتی اگر توانست، مانع لذت ثروتمندان شود چراکه او هم حق داشته از زندگی لذت ببرد اما حقش ضایع شده است...

شاید به دلیل همین آثار ناهنجار و خانمان برانداز «فخرفروشی ثروتمندان» بوده است که خداوند آن عذاب وحشتناک را نصیب قارون کرد. چرا که قارون با رفتار خود، حسرت نداشتن ثروت و رفاه را در جامعه می‌پراکند.
یادآوری می شود اسلام با کسب ثروت مخالف نیست، اتفاقاً، کار و تلاش برای معاش را حتی تقدیس هم می‌کند و کسب روزی حلال را معادل جهاد در راه خدا می‌داند اما اسلام با جمع آوری و تکاثر و روی هم انباشتن ثروت و بدتر از همه، فخر فروشی و راه انداخت مانور تجمل مخالف است.

امروز و در جمهوری اسلامی، بسیاری از ثروتمندان، به ویژه طبقه نوکیسه و تازه به دوران رسیده بدون قید و بند مانور فخرفروشی به راه انداخته‌اند.

بازار که روز به روز کالاهای مناسبتری برای تفاخر نوکیسه‌ها و ایجاد حسرت برای بقیه مردم عرضه می‌کند، صدا وسیمای بی خیال و منگ ما هم در خدمت تبلیغ برای نوکیسه‌ها و ترویج فقر احساسی است...

پس چه کسی باید رفتار شبهه قارون‌ها و خرده قارون‌ها را در جامعه ما مهارکند؟
 


نوشته شده توسط بهنام جدی بالابیگلو
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

قارون ها در جمهوری اسلامی ایران

يكشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۱۱ ب.ظ

 

 سیدامیر سیاح در سایت الف نوشت:

سرنوشت وحشتناک قارون، یکی از عبرت‌آموزترین حکایات اقتصادی ـ اجتماعی قرآن است. ثروت قارون هرچند افسانه‌ای می‌نماید اما به نص صریح قرآن، ثروت قارون، افسانه نبوده است. آیه 76 سوره قصص در توصیف ثروت قارون تصریح دارد گنج های قارون چنان عظیم بود که... : «مردان قوی کلیدهای گنج‌های قارون را به سختی حمل می‌کرده‌اند»

قارون با وجود این همه ثروت، در دنیا به سختی عذاب و به فرمان خدا با همه گنج‌ها و دارایی‌هایش توسط زمین بلعیده شد. اما آنچه باعث این عذاب وحشتناک شد، ثروت زیاد قارون نبود. در بینش دینی ما، داشتن ثروت به خودی خود بد نیست و حتی می‌تواند باعث سعادت دنیا و آخرت شود. آیه 77 سوره قصص تصریح دارد که به خود قارون گفته شد: «به واسطه آنچه خدا به تو داده بکوش تا سعادت آخرت را کسب کنی و بهره‌ات از دنیا را هم فراموش نکن و نیکی کن همانطور که خدا به تو نیکی کرده است».

عذاب وحشتناک قارون حتی به دلیل منشاء تحصیل ثروت‌اش نبوده است. به گفته مفسران، قارون در عهد حکومت حضرت موسی(علیه السلام) می‌زیست و پسر عمومی پیامبر خدا بود اما ثروت‌اش را از رانت نزدیکی با حضرت موسی (علیه السلام) بدست نیاورده بود بلکه به ادعای خودش که در قران هم تصریح شده، با تدبیر و ذکاوت اش کسب کرده بود.

بنابراین عذاب قارون نه به دلیل کثرت ثروتش بوده و نه این ثروت عظیم از راه کج بدست آمده بوده، پس چرا قارون آنطور عذاب شد؟ آیه 79 سوره قصص دلیل عذاب شدید و خاص قارون را شرح داده است:

«...آنگاه قارون با زینت و تجمل بسیار بر قومش وارد شد و تجملات خود را به رخ آنها کشید به طوری که مردم دنیا طلب، آه حسرت کشیدند و گفتند این قارون چه لذت زیادی می برد، ای‌کاش از ثروت او به ما هم عطا می شد»

به گفته مفسران، آنچه باعث عذاب وحشتناک قارون شد، راه انداختن مانور تجمل و مالاً دورکردن مردم از یادخدا و ایجاد حسرت مال دنیا در دل عموم بود.

این مفاهیم در ادبیات اقتصادی به کمک اصطلاح «فقراحساسی»(Psychological Poverty) توضیح داده می‌شود. منظور از فقر احساسی، حالتی است که برخی اشخاص از مقایسه بهرمندی‌های مادی خود با اطرافیان ثروتمندترشان بدست می‌آورند. فقر احساسی الزاماً به فقرای واقعی دست نمی‌دهد، چه بسا یک فرد نسبتاً ثروتمند در مقایسه سطح زندگی خود با اطرافیان بسیار ثروتمند‌تر، دچار فقر احساسی شود و چه بسا یک فرد واقعا فقیر، خود را از مال دنیا بی‌نیاز بداند و مانور تجمل افراد ثروتمند نظرش را نگیرد.

در جامعه‌ای که ارزشهای صرفاً مادی برای مردم مهم باشد...، در جامعه‌ای که رانت و یک شبه پولدارشدن باب باشد... و درجامعه‌ای که مسیر ترقی و ارتقا و شایسته‌سالاری شفاف نباشد... و بالاخره در جامعه‌ای که مانور تجمل و فخرفروشی ثروتمندان متعارف باشد...، فقر احساسی هم بیشتر و بیشتر خواهد بود و آثارش را با شدت بیشتری بجا خواهد گذاشت.

می‌توان حدس زد جامعه امروز ایران از آثار وجود گشترده فقر احساسی به شدت رنج می برد. گزارش‌های نیروی انتظامی نشان می‌دهد اکثر زنان خودفروش، برای تامین نیازهای مادی به فحشا کشیده شده‌اند. شاید بسیاری از آنها از نظر استانداردهای رفاهی، فقیر نبوده‌اند اما خود را با دختران ثروتمند همسایه و همکلاسی و فامیل و بدتر از همه، دختران سریال‌ها و آگهی‌های بازرگانی تلویزیون مقایسه و «احساس فقر» کرده و خواسته‌اند به هر قیمت که شده خود را از شر فقر، نجات دهند.

وقتی داشتن خانه بزرگ‌تر، لباس و ماشین و موبایل گرانتر، ارزش می شود و مانور تجمل و فخرفروشی ثروتمندان رایج می گردد، می‌توان انتظار داشت زمینه انواع انحرافات اجتماعی و جرایم هم بالا رود.
جوان ایرانی وقتی در تبلیغات تلویزیونی دایم می‌بیند جوان هم سن و سال او همسر زیبا، خانه رویایی، ماشین آخرین مدل دارد و تنها دغدغه‌اش، صف بانک برای پرداخت قبض‌هایش است!، طبیعی است احساس می‌کند جامعه حق او را نپرداخته و دایم احساس حسرت، حرمان، تبعیض می‌کند. چنین جوانی اگر زمینه دینی و اعتقادی قوی نداشته باشد مستعد انواع انحرافات و جرایم خواهد بود چرا که تصور می‌کند جامعه حق‌اش را خورده و او حق دارد تلافی کند. تصور می کند مثلا حق دارد قانون را رعایت نکند، حق دارد اگر توانست بی اجازه از اموال عمومی و حتی خصوصی بردارد، بردارد و حتی اگر توانست، مانع لذت ثروتمندان شود چراکه او هم حق داشته از زندگی لذت ببرد اما حقش ضایع شده است...

شاید به دلیل همین آثار ناهنجار و خانمان برانداز «فخرفروشی ثروتمندان» بوده است که خداوند آن عذاب وحشتناک را نصیب قارون کرد. چرا که قارون با رفتار خود، حسرت نداشتن ثروت و رفاه را در جامعه می‌پراکند.
یادآوری می شود اسلام با کسب ثروت مخالف نیست، اتفاقاً، کار و تلاش برای معاش را حتی تقدیس هم می‌کند و کسب روزی حلال را معادل جهاد در راه خدا می‌داند اما اسلام با جمع آوری و تکاثر و روی هم انباشتن ثروت و بدتر از همه، فخر فروشی و راه انداخت مانور تجمل مخالف است.

امروز و در جمهوری اسلامی، بسیاری از ثروتمندان، به ویژه طبقه نوکیسه و تازه به دوران رسیده بدون قید و بند مانور فخرفروشی به راه انداخته‌اند.

بازار که روز به روز کالاهای مناسبتری برای تفاخر نوکیسه‌ها و ایجاد حسرت برای بقیه مردم عرضه می‌کند، صدا وسیمای بی خیال و منگ ما هم در خدمت تبلیغ برای نوکیسه‌ها و ترویج فقر احساسی است...

پس چه کسی باید رفتار شبهه قارون‌ها و خرده قارون‌ها را در جامعه ما مهارکند؟
 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۱/۲۱
بهنام جدی بالابیگلو

نظرات  (۰)

سایت ندای الرحیل منتظر دیدگاه میهمانان است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">