سخت ترین شکنجه ها
صبرت علی حر نارک فکیف اصبر علی فراقک
حال سوالی که مطرح می شود این است:
آیا در جهنم خدایی نیست؟
جوابی که به ذهنم می رسد:
خداوند در همه جا هست و هیچ جا نیست، خداوند در همه جا هست حتی در جهنم و هیچ جا نیست حتی در بهشت.
خدایی که در جهنم است، خدای رحمان و رحیم و حلیم نیست، بلکه خدای قهار و منتقم است. فلذا دوزخیان زمانی که خدا را صدا می کنند، خطاب نمی شود: لبیک عبدی...
بلکه خطاب می شود:
اخسئوا الیوم و لاتکلمون...
ای سگها خاموش باشید و با من سخن مگوئید.
زمانی که کابوسی می بینی، زمانی که از جن یا شبحی می ترسی، زمانی که از درنده ای فرار می کنی...
زیر لب می گویی بسم الله...
قران را بغل می گیری و می خوابی...
ولی پناهگاهی برای دوزخیان در برابر اشباح و کابوسها یافت نمی شود.
و خداوند هم به دوزخیان اعتنا نمی کند.
واین سخت ترین شکنجه برای دوزخیان است.
اگر برتشنگی دوزخ صبر کنم و در برابر گرسنگی آن مقاومت کنم، از سوختگیها و بیماریها و رنجهایش شکوه نکنم، از همنشینی با مرده های مسخ شده واهمه ای نداشته باشم، از تنهایی در بیابانهای تاریک برخودم نلرزم...
چگونه می توانم بی ارزش بودن ناله هایم را در پیشگاهت تحمل کنم...
اگه افتخار میدید. ممنون میشم که به وبلاگ بنده تشریف بیارید .و نظرتون ابراز کنید.
منتظر حضور ارزشمندتون هستم.
یاحق