در آیات قرآنی جان کندن عموم مردم سخت و شدید توصیف شده است. در اینجا به برخی از این حالات سختی جان کندن اشاره میشود:
1. ناتوانی اطرافیان:
خداوند در آیاتی از جمله 83 تا 87 سوره واقعه و نیز آیات 26 تا 30 سوره قیامت از ناتوانی اطرافیان محتضر از بازگرداندن روح محتضر سخن به میان آورده تا نشانه مقهور بودن انسان در برابر مرگ را بیان کند. در آن هنگام اطرافیان محتضر درک میکنند که اگر هر قدرت و توانایی داشتند در برابر مرگ عزیزان خود ناتوان هستند و قهر الهی و عجز خود را به عیان میبینند.
2. پیچش ساقهای محتضر:
درهم پیچیده شدن ساقهای محتضر در حال جان دادن، از دیگر نشانههای سختی جان کندن است. مرگ، چنان به محتضر فشار میآورد که از درد، ساقهای پایش درهم پیچیده میشود. (قیامت، آیات 26 تا 29)
3. جانکاهی مرگ:
جانکاهی و دهشتآوری حالت احتضار، از دیگر اموری است که در آیات قرآنی از جمله 19 سوره احزاب و 20 سوره محمد(ص) و آیه 19 سوره ق به آن اشاره شده است.
4. گردش چشم:
در هنگام احتضار، فشار مرگ و علل و عوامل دیگر مرتبط با آن چون دیدن حقایق و امور غیبی موجب دهشت و وحشت شخص محتضر میشود و چشمانش به گردش میافتد و دور میزند. (احزاب، آیه 19)
5. مدهوشی و بیهوشی:
فشار مرگ همچنین موجب مدهوشی (صعق) و بیهوشی (مغشی علیه) میشود. (محمد، آیه 20)
6. حضور فرشتگان مرگ:
هنگام مرگ، حضور فرشتگان مرگ برای مومنان موجب شادی و شادمانی میشود، اما برای کافران و گناهکاران موجب وحشت است. (انعام، آیات 61 و 93)
7. مستوارگی:
هنگام مرگ، فشار و سختی جان کندن بهگونهای است که به محتضر، حالت سکر و مستی دست میدهد و رفتار و گفتار و کارهایی انجام میدهد که در هنگام مستی و خماری پدید میآید؛ زیرا در این زمان عقل پوشیده میشود و دیگر قدرت ادراکی و رفتاری ندارد و همانند مستان رفتار میکند از همین رو این حالت را سکرات مرگ گفتهاند. (ق آیه19)
8- بیرون آوردن جان:
عملیات بیرون آوردن جان توسط فرشتگان نسبت به کافران بسیار سخت است. از این رو گرفتار غمرات میشوند و هستی جلوی چشمانشان تیره و تار میشود. (انعام، آیه 93)
9. کشاندن به سوی مرگ:
در حالت احتضار، کافران و گناهکاران را به سوی مرگ میکشانند محتضر،گریزان است ولی راه فرار ندارد و میبیند که فرشتگان مرگ میآیند و او را برای مرگ و جان دادن آماده میکنند و به زور جانش را میستانند (همان و نیز انفال، آیه 6)
10. احاطه مرگ:
مرگ از هر سو به سوی محتضر میآید و او را در بر میگیرد، به طوری که راه گریزی نمییابد و پرده از چشمانش کنار میرود و حقایق و آیندهای که برای خود ساخته را میبیند. از این رو بسیاری از مردم وحشت میکنند و نالان میشوند و غمرات و سکرات موت به آنان دست میدهد، بیآنکه راه گریزی داشته باشند. (ق، آیات 19 تا 22؛ ابراهیم،آیه 17؛ احزاب، آیه 16؛ جمعه، آیه 8)
11. حضور ملکالموت:
برای برخی از افراد خود ملکالموت و عزرائیل(ع) به عنوان فرشته مقرب الهی حضور مییابد. البته حضور ملکالموت تنها برای مومنان و نیکوکاران نیست، بلکه بدکاران بزرگ نیز با ایشان مواجه خواهند شد در حالی که در هیبتی بسیار وحشتناک ظهور و حضور مییابد. از این رو آنان وحشت بیشتر را تحمل میکنند و غمرات بر آنان چیره میشود. (سجده، آیه 11؛ انعام، آیه 93؛؛ دخان، آیه 56؛ فجر آیات 27 تا 30؛ المیزان، ذیل آیات، روایات تفسیری، نور الثقلین)
12. خواری:
ابتلای ستمگران به عذاب خوارکننده در لحظه جان دادن، مطلبی است که در آیه 93 سوره انعام و روایات تفسیری بیان شده است.
13. اظهار ایمان و بیاثری آن:
دیدن حقایق و کشف آیندهای که ساختهاند کافران را به وحشت میاندازد ولی با آن که اظهار ایمان میکنند ولی سودی ندارد؛ زیرا پس از کشف الغطا و کنار رفتن پردههای غیب، ایمان سودی ندارد؛ چرا که در این زمان از دنیا بیرون رفته و در ورودی آخرت هستند و زمان عمل گذشته و زمان حساب رسیده است. (یونس، آیات 90 و 91)
14. اظهار توبه و بیاثر بودن آن:
همچنین از آیات و آیات دیگر به دست میآید که آنان اظهار توبه میکنند ولی توبهشان پذیرفته نمیشود.
15. بیتابی:
از دیگر آثار حضور مرگ و احتضار آن است که کافران، بیتابی میکنند و ترس شدیدی به جان آنان میافتد. (سبا، آیات 51 و 52؛ روایات تفسیری)
16. غصه و اندوه:
بسیاری از محتضران،گرفتار غصه و اندوه میشوند؛ زیرا میبینند که به آرزوهای طول و دراز خود نرسیدهاند. (سبا، آیات 51 تا 54)
17- تازیانههای فرشتگان:
ضربههای تازیانه فرشتگان قبض روح، بر کافران مرتد، به هنگام احتضار آنان در آیاتی از جمله 25 تا 27 محمد(ص) بیان شده است.
18- فزع:
در هنگام احتضار بسیاری از مردم گرفتار فزع میشوند و هراسان و نالان شده و جزع میکنند. (محمد، آیات 25 تا 27)
19- گلوگیری:
در هنگام احتضار، گویی لقمهای در گلو گیر کرده باشد، شخص با چنین حالتی مواجه میشود و همین موجب سختی نفس کشیدن و دگرگونی رنگ و روی محتضر میشود. (واقعه، آیات 83 تا 87؛ قیامت، آیات 25 و 26)