ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

ما یک روز (شاید هم کمتر از یک روز) روی این کره زمین توقف داشتیم!


(خداوند) میگوید:
«چند سال در روى زمین توقف کردید؟»

میگویند: 

«تنها به اندازه یک روز، یا قسمتى از یک روز!
(ما نمیتوانیم حساب نداریم)
از آنها که میتوانند بشمارند بپرس!» 

فرماید: «(آرى،) شما مقدار کمى توقف نمودید اگر میدانستید!» 

آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده ایم، و بسوى ما باز نمیگردید؟ 

پس برتر است خداوندى که فرمانرواى حق است (از اینکه شما را بی هدف آفریده باشد)!
معبودى جز او نیست؛
و او پروردگار عرش کریم است! 
سوره مومنون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۰۰:۱۱
بهنام جدی بالابیگلو

🔶امام علی(ع):
از گذشته های دنیا برای باقیمانده ی آن عبرت آموز، زیرا پاره های دنیا شبیه یکدیگرند

اِعتَبِر بِما مَضى مِنَ الدُّنیا لِما بَقِیَ مِنها ؛ فَإِنَّ بَعضَها یُشبِهُ بَعضا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۰۰:۰۹
بهنام جدی بالابیگلو

از امام صادق علیه السلام پرسیدند:

⁉یوم الحسره، کدام روز است که خدا می فرماید:
بترسان ایشان را از روز حسرت.

حضرت جواب دادند:

 آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
پرسیدند:

آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟

حضرت فرمودند:

آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.

وسائل الشیعه/ج7/ص198

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۰۰:۰۸
بهنام جدی بالابیگلو

سوال:

در روایت داریم که اگر زکات داده نشود؛ باران نمی آید پس چگونه کشورهایی مثل آمریکا و کانادا که اصلا زکات نمی دهند اینقدر باران می آید
و یا می گویند اگر کسی نماز نخواند زندگی مادی اش ، فلج می شود ؛ اما ما بسیاری را می شناسیم که نماز نمی خوانند و زندگیشان بسیار مرفه است ؟


پاسخ:


شما در حال خوردن یک استکان چای هستید، ناگهان عطسه تان می گیرد و لکه های چای به عینک و لباس شما و فرش می پاشد.
شما عینک را سریع پاک می کنید و بعد لباس را می شویید ولی شستن فرش را برای عید می گذارید. پس اول عینک، بعد لباس و شب عید، فرش را می شویید.
خدا می فرماید که بعضی انسان ها مثل بلور هستند که تا خلاف بکنند خداوند آنها راگوشمالی می دهد. خدا می فرماید: اگر مصیبت به تو رسید بخاطر اشتباهی است که کرده ای. پس زکات ندادید ، خدا باران را قطع کرد زیرا شما انسان خوبی هستید.
بعضی ها کارهای اشتباه می کنند ولی خدا به آنها کاری ندارد. مثل شاه که خدا به او کاری نداشت. خدا می فرماید:

قرار دادیم برای هلاک موعدی را .

بعضی ها خدا تا آخر عمر به آنها کاری ندارد مثل صدام.

خدا می فرماید:

به بعضی از مجرمین کاری نداریم و آنرا برای آخر کار می گذاریم.


گاهی خدا به شما کاری ندارد و نتیجه را برای ثلث آخر گذاشته است.


فردی خانم زیبایی را دید و به دنبال او رفت و ناگهان صورتش به دیوار خورد و خراشیده شد و برگشت. امام صادق(ع) علت خونی شدن صورتش را پرسید و او توضیح داد. امام فرمود :

چون خدا تو را دوست داشت، سریع تو را برگرداند. عده ای می گویند که چرا کانادا که مردم زکات نمی دهند باران می بارد؟

اگر مومن زکات ندهد باران نمی آید

ولی کار کانادا به آخر می افتند که کار سخت تر است.

وقتی می خواهیم عینک را تمیز کنیم با دستمال کاغذی تمیز می کنیم ،وقتی می خواهیم لباس را تمیز کنیم باید آنرا فشار دهیم ولی وقتی می خواهیم فرش را تمیز کنیم باید با بیل و ...

بشویم که کار سخت تر است.
روایت داریم که بعضی از انسان های مومن، بد جان می دهند تا گناهان کوچک شان بخشیده شود. بعضی جنایت کارها هم راحت می میرند زیرا کارهای خوبی داشته اند و خدا می خواهد مزد کارهای خوب شان را در همین دنیا بدهد که در آخرت به آنها بدهکار نباشد. اگر ما اسراف کردیم و خدا به ما کاری نداشت یا نماز نخواندیم و خدا به ما کار نداشت ،علتش این است، که خدا حساب ما را برای آخر کار گذاشته است.

[28/8/92 -حجت الاسلام والمسلمین قرائتی]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۰۰:۰۳
بهنام جدی بالابیگلو

وقتی انسان میمیرد تا مدتها همچنان صداها را می‌شنود و این کاملا یک واقعیت علمی است که همچنان دانشمندان به دنبال دلیل آن هستند.

فلسفه تلقین کردن هم به همین علت است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۷ ، ۲۳:۵۵
بهنام جدی بالابیگلو


آیت الله بهاء الدینی :

ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﻧﯿﮑﯽ ﻫﺎﯾمان ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺗﺮﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿمان ﻧﺨﻮﺍﻫیم ﺩﺍﺩ ! ﺍﻣﺎ ﻣﺠﺒﻮﺭ می شویم ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﮑﯽ ﻫﺎیمان ﺭﺍ ﺑﺪﻫیم ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﺘﻨﻔﺮ ﺑﻮﺩیم ﻭ ﻏـﯿـﺒـﺘـﺶ ﺭﺍ ﮐﺮﺩیم!


گناه ، خصوصا حق الناس ، اوج حماقت است نه زرنگی ! زرنگی ، بندگی خداست.
زرنگی های ما ، همه نا زرنگی است. کسی که می گوید: سر فلانی کلاه گذاشتم، اشتباه می کند، بلکه فلانی سرش کلاه گذاشته است؛ چون حــق بر گردن او پیدا کرده است.
کسی که غیبت مومنی را می کند ، چند گناه را در آن واحد مرتکب می شود :
- غیبت
- تخریب چهره ی مومن در نظر مستمع غیبت
- ترک امر به معروف و نهی از منکر
- در صورت اطلاع مغتاب ( غیبت شده ) از غیبت ، پیدایش مفاسدی از قبیل تاذی مومن و ...
از جهت اخلاقی نیز ، با غیبت کردن از مومن ، منع خیر از موارد ذیل می شود :
- سلب فرصت دفاع از مغتاب ( غیبت شده )
- سلب فرصت اصلاح از مغتاب
پ.ن :
نیکوست تا با هدیه دادن عیوب افراد به آنها ، یکدیگر را در مسیر سیر الی الله یاری نماییم.
کانال تلگرامی تذکرة الاولیاء
یادنامه ی تخصصی کلمات و احوالات اهل معرفت و بزرگان عالم اسلام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۷ ، ۲۳:۲۵
بهنام جدی بالابیگلو

یکی از بزرگان میگفت:

ما یک گاریچی در محلمان بود، که نفت می برد و به او عمو نفتی می گفتند…


یک روز مرا دید و گفت:

سلام.

ببخشید خانه تان را گازکشی کرده اید!؟
گفتم: بله!

گفت: فهمیدم. چون سلام هایت تغییر کرده است!

من تعجب کردم،

گفتم: یعنی چه!؟


گفت:

قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می گرفتی، حالم را می پرسیدی. همه اهل محل همینطور بودند.

هرکس خانه اش گازکشی میشود، دیگر سلام علیک او تغییر میکند…

از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت میداد.

عوض اینکه بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد...
سی سال او را با اخلاق خوب تحویل گرفتم.

خیال میکردم اخلاقم خوب است.

ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم…
یادمان باشد، سلام مان بوی نفت ندهد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۷ ، ۲۳:۲۳
بهنام جدی بالابیگلو

شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید،میخواهم در قبر در پایم باشد.  وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت:

طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود!

 ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند،

سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید.... در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد

پسر نامه را باز کرد،

معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند:

پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین واین همه امکانات وکارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم.

 یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش،

به توهم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد.

پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتاده گان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۷ ، ۲۳:۲۰
بهنام جدی بالابیگلو

یکی از غسال ها به نام موسوی می گوید: مدت های زیادی در بخش غسالخانه مسئول تحویل جنازه بودم. اینجا بعضی ها مسئول کشیک شب هستند تا جنازه هایی را که شب توی منزل فوت می کنند و جوازشون توسط دکتر صادر شده و شبانه به بهشت زهرا (س) حمل میشود را تحویل بگیرند.

یک شب یک خانم سالمندی را آوردند که تحویل گرفتیم، فردا صبح که می خواستیم برای شستشو بفرستیم خانم های غسال گفتند که از گوشه دهان این بنده خدا کرم های ریز زنده در حرکت بود، خیلی چندش‌آور بود، از روی کنجکاوی ماجرا را برای یکی از بستگانش که کمی آرام تر بود و آدم با تجربه و دنیا دیده ای به نظر می رسید، تعریف کردم و اون بنده خدا بعد از چند بار استغفار گفت: این خانم مرحومه از بستگان ماست و یک ایراد بزرگ داشت که آدم بسیار بد دهنی بود و دائم به این و آن حرف رکیک و ناسزا می گفت و هیچ کس از زخم زبان اون در امان نبود و حتما دلیلش همین می تواند باشد. از تعجب هاج و واج مانده بودم. آرام از پیرمرد عذرخواهی کردم و به داخل برگشتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۷ ، ۲۳:۱۸
بهنام جدی بالابیگلو

درلحظه ی مرگ اطراف بدن شل می شود رنگ می پرد. مرگ می آید.


زبان می گیرد . انسان هنوز می بیند و می شنود ولی قدرت حرف زدن ندارد.


فکرش کارمی کند . با خود فکر می کند که عمرش را در چه راهی


صرف و تباه کرده وایامش را چگونه سپری کرده است؟ درآن لحظه


از اموال و ثروت هایی که در طول عمرش جمع کرده یادمی کند


و با خود می گوید:

این اموال را ازچه راهی بدست آورده ام


و فکر حلال وحرام آن نبودم


اکنون گناه وحسابش با من است و لذت و بهره اش با دیگران


ولی مامور مرگ همچنان روح او را ازاعضای او جدا


می کند تا زبان و گوش هم از کار می افتد و فقط چشمانش می بیند و به اطراف


خود نگاه می کند و تلاش و وحشت حرکت اطرافیان خود را مشاهده


می کند. دیگرنمی شنود و حرفی هم نمی زند.درلحظه آخرروح ازچشم


هم گرفته می شود واو مانند مرداری درمیان دوستان و بستگان می افتد وهمه از او می ترسند و از


کنارش فرار می کنند و پس از اندکی اورا به خاک سپرده


از او دور می شوند و او را به دست عملش می سپارند و برای همیشه

از دیدارش چشم می پوشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۷ ، ۲۳:۱۷
بهنام جدی بالابیگلو