منوی تصویری سایت ندای الرحیل
-----------------------
-----------------------
-----------------------
-----------------------
-----------------------
ما معتقدیم که(جهان بینی) هر قوم در شکل و کیفیت بسیاری از جنبه های محسوس و ملموس زندگی آن قوم، تأثیری قوی دارد، جهانی که مردم می سازند و در آن زندگی می کنند تا اندازۀ زیادی تحت تأثیر جهان بینی آنان است. جوامع مختلف بسته به اینکه نسبت به هستی چه بینشی داشته و چه معنایی برای زندگی قائل باشند و چه ارزشهایی را بر جهان حاکم بدانند، سبک و اسلوب خاصی در ساختن شهر، خانه ، پوشیدن لباس و نظایر آن خواهند داشت، بعبارت دیگر، فرهنگ یک قوم در وجوه مختلف زندگی آنان از قبیل صنعت، اقتصاد، مدیریت، شهرسازی، معماری و هنر تجلی می کند و به منزلۀ روحی است که چون در آن نیک بنگریم، می توانیم چهرۀ آن روح و آن فرهنگ کلی جامعه را در آن مشاهده کنیم...
قدم به قبرستان می گذاری، سکوتی تکان دهنده تورا موعظه می کند؛ پشت پردۀ سکوت ناله های پیرکننده ای است که گوشهایت قدرت شنیدنش را ندارند.
از لابلای قبرها عبور می کنی. اینها همان مردمان دیروزی کوچه و بازارند. براستی کدام قسمت از این قبرستان ، پایان سرنوشت تو را خواهد نوشت.
آیا اهل جهنم لباس دارند؟
لباسهای اهل جهنم چه فرمی است؟ جنس لباسشان از چیست؟ زندانی ها در هر کشوری لباسی خاص و یک شکل می پوشند؛ اسیران جهنم لباسشان چه فرمی است؟
امام محمد باقر علیه السلام در تفسیر (
سرابیلهم من قطران) پیراهنهایشان از قطران است، فرمودند:پیراهنی است زرد رنگ و پرحرارت و ذوب کننده
و در تفسیر (
وتغشی وجوههم النار) فرمودند:(دوزخیان) این لباس زردرنگ را می پوشند و صورتشان را آتش فرا می گیرد.
کبر نجاست طاغوتیان است که جامعۀ اسلامی ما را متجنس کرده است. قدم به ادارات و شرکتها که می گذاری عمق فاجعه را با نهایت وجود لمس می کنی، در بعضی شرکتها مشاغل بالادست آنقدر خود را می گیرند و بقول خودشان کلاس می گذارند که پائین ترها زمان حرف زدن لکنت زبان می گیرند.
در رستورانها دو نوع غذا پخته می شود، یک نوع برای رده های بالادست و یک نوع برای رده های پائین؛ محل نشستن و نحوۀ برخوردها هم آغشته با تبعیض است .
واقعا" چرا؟...
پرچم برافراشته شدۀ عدالت در سطح جامعه به علت داشتن دشمنان قدرتمند داخلی و خارجی نیاز به حمایتهای فرهنگی دارد.
بیقین در طول زمان عدالت هم گرفتار قرائتهای مختلف شده وبه تحریف کشانیده خواهد شد.
چون تمامی این اختلافات از دنیاگرایی نشأت می گیرد پس ما وظیفه داریم آخرت را-که از مختصات فرهنگی مااست- مثل پرچمی برافراشته کرده در عرصۀ سیاست تعریف کنیم و از گرایشهای اخروی برای حمایت از عدالت بهره بگیریم.
ساده تر بگویم اگر عدالت می خواهیم عدالتی باشد که از بدیهیات اخروی نتیجه گیری شده باشد نه از دنیا.
امام صادق :(در آخر الزمان)دو صنف از عجم در لفظ کلمۀ عدل اختلاف کنند پس هزارها،هزارها کشته شوند، شیخ طبرسی با ایشان مخالفت کند.پس به دار آویخته و کشته خواهد شد. (الزام انواصب ج2ص161)
این مظلومیت عدالت را می رساند که گرفتار قراءتهای مختلف دنیاطلبان شده،کار به اختلاف و درگیری کشیده خواهد شد.
امام جواد علیه السلام در مورد همان شیخ طبری می فرماید: گویا روزنامه هایی پراکنده ای می بینم که به نامهای مختلف خوانده می شوند و برای صاحبان آنها رشد و هدایتی نمی بینم و صاحبان آنها دین خود را حفظ نمی کننداز هر طرف که میل می کنند،طرف دیگر ایشان باطل و ناچیز می شودوبا آنها مردی از اهل طبرستان معارضه می کند.
نوائب الدهور ج3ص328
هان رستخیز جان رسید شد در بدن زلزالها
افکند تن اثقالها بگشوده جان را بالها
افکنده هرحامل جنین از هول زلزال زمین
گشتند مست و این چنین انداختند احمالها
بیهوش شد هر مرضعه از شدت این واقعه
دست ازرضاعت بازداشت بی خودشدازاهوالها
انسان چو دیداین حالها گفت ازتعجب مالها
گفتند از عرض بدن بیرون فتاد اثقالها
گفت این زمین اخبارها وحی آمدش درکارها
از ربک اوحی لها کرد او عیان احوالها
در امتزاج جسم و جان کردند حکمتها نهان
کشتند در تن تخم جان تا بر دهد اعمالها
بعضی ها برای ترک گناه متوسل به تلقین می شوند؛ مگر تلقین چقدر قدرت دارد؟ چگونه می توان گناهان ریشه داری مثل حسد را با تلقین از بین برد؟
اگر جهاد با آمریکا که جهاد اصغر است اینهمه سیاست می خواهد؛ ساده اندیشی است که تصور کنیم جهاد اکبر سیاست نمی خواهد.
بهترین راه برای نابود کردن هر گناه، ریشه کن کردن آن گناه است. یعنی باید سر گناه بریده شود تا گناه از بین رود و محبت دنیا سر تمام گناهان است.
حب الدنیا رأس کل خطیئه
باید گرایش به آخرت را جایگزین گرایش به دنیا کنیم تا سر گناهان بریده شود.
عقیده به زندگى پس از مرگ و اعتقاد به کیفر و پاداش اعمال، نقش بزرگى در آرامش روانى و امنیت اجتماعى ما دارد که آرامش روانى، اثر فردى و امنیت اثر اجتماعى آن است، اینک پیرامون آرامش روانى و آثار فردى عقیده به معاد بحث میکنیم
.بشر هر چند در پرتو قدرت صنعت و تکنیک، درهاى فضا را به روى خود گشوده و انسانهائى را به ماه فرستاده و بازگردانیده است و از قلب و کلیههاى مصنوعى به جاى طبیعى آن استفاده کرده است، ولى در برابر این پیروزى چشمگیر علمى، به سکونت خاطر و آرامش روانى که زیر بناى یک زندگى سعادتمندانه را تشکیل میدهد، نه تنها دست نیافته است، بلکه به موازات پیشرفت صنعت و دانشهاى مادى، مشکلات روانى وى افزایش یافته است
.