ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

۲۸ مطلب در دی ۱۳۸۹ ثبت شده است

شهاب ثاقب

ندای الرحیل یعنی شمشیر، یعنی تیری بر قلبهای تاریک ،یعنی خاری بر چشمهای کور.

ندای الرحیل یعنی فریاد،فریادی برسر کرها ،فریادی همچون نعره های شیر.

پس بشکنید ای حلقه های فساد،ای آرزوهای پوسیده،ای تارهای پوچ ...

که جاء الحق وزهق الباطل...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۸۹ ، ۰۴:۱۳
بهنام جدی بالابیگلو

دیار فراموش شدگان

احساس خفگی می کنی،انگار در باتلاق دود وبوق گیر افتاده وفرو می روی،شیشه اعصابت در برخورد مداوم باسنگهای زندگی روزمره شهری،خرد وخمیر شده وقیام ماشین ها وآهن الات تورادرهم می کوبد. ساختمانهای سر به فلک کشیده خاکستری می خواهند تو را زیر پاهایشان له کنندامادر اوج احساس این همه فلاکت ودرماندگی که خاص زندگی شهری است مفری هم هست. باید فرار کنی...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۸۹ ، ۰۴:۱۱
بهنام جدی بالابیگلو

اگر قبول کنیم که اخرتگرایی گنج عظیمی است که اعتقاد به آن در جامعه قوت قلب ایجاد می کند و داروی بسیاری از دردهای معنوی وروحی و اجتماعی است دیگر نمی توانیم کوتاهی نهادهای فرهنگی بخصوص رسانۀ ملی را بپذیریم.

تمام این کم کاریها در حالی است که امکانات مادی و معنوی برای گسترش فرهنگ آخرتگرایی قطعآ" موجود است.فقط اراده و ایمانی می خواهد که متأسفانه کم رنگ و بی رونق است.آنقدر کم رنگ که پس از 32 سال از تأسیس نظام اسلامی هنوز گروه تخصصی برای گسترش اندیشه های اخروی تشکیل نشده است!

انگار نه انگار که صدا و سیما دانشگاهی است عمومی که باید مفاهیم اسلامی را پخش و منعکس نمایدو یکی از اصول دین ما بحث معاد و جهان بعد از مرگ است.

آیا در صدا وسیمای ما بحث معاد به گوشه ای رانده نشده است؟

خواستۀ ما از رسانۀ ملی اینست که دست از بی توجهی نسبت به این مبحث مهم بردارندوبا تشکیل ستاد تخصصی آخرتگرایی،هرچه زودتر باب بخصوصی برای شناخت هر چه بیشتر جهان بعد از مرگ در تمام شبکه های رادیویی و تلویزیونی باز کنند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۸۹ ، ۰۴:۱۱
بهنام جدی بالابیگلو

آرامش واقعی در زندگی

همسفر،راهیست راه مرگ که همه خواسته یا نا خواسته باید آن را بپیماییم.ناخواسته با تولد این راه را آ غاز کرده ایم و بی اختیار در این راه قرار گرفته ایم و ناخواسته به انتهای این راه (بهشت یادوزخ)خواهیم رسید.

سخن برسر این مسیری است که در میان ابتدای خلقتمان وآن انتها(بهشت یا دوزخ)باید سپری کنیم آرامش واقعی کجاست وچه زمانی به این آرامش می رسیم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۸۹ ، ۰۴:۱۰
بهنام جدی بالابیگلو

خورشید محشر

سوار بر ماشین زمان پیمای خیال، وارد صحرای محشر شدم.

تاریکی وحشتناکی همه جارا گرفته بود.چشمهایم قدرت دیدن نزدیک ترین فاصله را نداشت.صدای شیون وناله های مردم لرزه بر اندامم افکنده بود.ازدحام جمعیت انقدر زیاد بود که نمی توانستم کوچک ترین قدمی بردارم .تشنگی جگرم را می سوزانید.باید آبی برای خوردن پیدا می کردم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۸۹ ، ۰۴:۰۸
بهنام جدی بالابیگلو

وکسی گفت چنین گفت،چنین گفت: سفرسنگین است

باد با قافله دیری است که سرسنگین است

بس که خمیازه گران گشت وضو باطل شد

جاده هم از نفس خسته ما منزل شد

باز ماییم وقدم سای به سرگشتنها

مثل پژواک خجالت کش برگشتنها

یامحمد!نفسی سوخته در دل داریم

آتشی سرخ و برافروخته دردلداریم

یامحمد!شررآلوده عصیان ماییم

تشنه تر،خشک تر ازریگ بیابان ماییم

دشت سرتاقدم از خون کسان رنگین است

وکسی گفت،چنین گفت سفر سنگین است

پای ازاین جاده بدزدیدکه مه در پیش

فتنه مادر فولادزره درپیش است

رنج اگرهست،نه ازجاده که از ماندن هاست

اسب رویا به هرمهلکه ای راندن هاست

کاروان رفت وتوراخواب یقین ننگین است

وکسی گفت چنین گفت سفر سنگین است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۸۹ ، ۱۷:۱۶
بهنام جدی بالابیگلو

فرهنگ آخرتگرایی خط شکن ندارد

هنر برای گسترش هر فرهنگی حکم خط شکن خط مقدم راداردولی کمتر نقاشی به فکر ترسیم صحنه های جهان بعداز مرگ افتاده،کمتر قصه نویسی به این جریان پرداخته،کمند شاعرانی که برای احیا کردن فرهنگ آخرتگرایی تلاش کرده اند...

چرا هنرمندان در این وادی پا نمی گذارند،چرا سیاستمداران برای این فرهنگ هزینه ای نمی کنند؟هنرمندان برای جلب نظر پولداران و سیاستمداران تلاش میکنند آنها هم به آخرت خوداهمیتی نمی دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۸۹ ، ۱۷:۱۵
بهنام جدی بالابیگلو

ستاره ها کجا خواهند افتاد؟

درابتدای قیامت ستاره هاخواهند اافتاد. سوال اینجاست که این ستاره ها کجا خواهند افتاد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۸۹ ، ۱۷:۱۴
بهنام جدی بالابیگلو

روز جدایی

چقدر شورانگیز و غرورافرین است لحظه ورود به سرزمین آرزوها،همانجایی که هیچ خیالی جرات پاگذاشتن داخل خوشی هایش را ندارد ،همانجایی که در و دیوارش به انتظار ورود کوههای سر به فلک کشیده نشسته اند....

بهشت جهنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۸۹ ، ۱۷:۱۳
بهنام جدی بالابیگلو

کارتن خواب

گشت و کارتن پیدا کرد.شدیدا از اراذل و اوباش می ترسید.ولی چاره ای نداشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۸۹ ، ۱۷:۱۲
بهنام جدی بالابیگلو