ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۱:۱۹
بهنام جدی بالابیگلو

کتابخانه های آنلاین:

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۰۴:۲۷
بهنام جدی بالابیگلو
(( میسر بیاع زطى )) مى گوید:

 به دیدن امام صادق علیه السلام رفته و به او عرض کردم :

 

 فدایت گردم ! همسایه اى دارم که فقط با صداى او بیدار مى شوم یا قرآن خوانده ، آیات آن را تکرار کرده و گریه و تضرع مى کند یا به گریه و تضرع دعا مى کند. مى گویند از همه حرامهاى خداوند پرهیز مى کند.


آن حضرت علیه السلام فرمودند:

اى میسر ! آیا اعتقادات تو را هم دارد؟

 عرض کردم :

خداوند مى داند.

 سال آینده که به حج رفتم از اعتقادات او پرسیدم معلوم شد اصلا ولایت اهل بیت را ندارد.

 دوباره به دیدن آن حضرت علیه السلام رفته و از آن مرد سخن گفتم .

 او دوباره سئوال سال گذشته را تکرار نموده و فرمودند:

 آیا به اعتقادات تو معتقد است ؟

 عرض ‍ کردم

خیر.

 فرمودند:

 اى میسر ! کدام نقطه زمین محترمتر است ؟

 عرض ‍ کردم :

 خدا و رسول او و پسر رسولش داناترند.

 فرمودند:

 اى میسر ! بین رکن و مقام یک گلزار از گلزارهاى بهشت و بین قبر رسول خدا صلى الله علیه و آله و منبر او نیز گلزار دیگرى از گلزارهاى بهشت است .

 اگر خداوند عمر بنده اى را آن قدر طولانى نماید که هزار سال بین رکن و مقام و بین قبر رسول خدا صلى الله علیه و آله و منبرش ، او را عبادت کند، آنگاه همانگونه که قوچ زیبا را ذبح مى کنند، او را مظلومانه در بسترش بکشند و سپس بدون ولایت ما خداوند عزوجل را ملاقات کند، سزاوار است که خداوند او را با صورت در آتش جهنم بیفکند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۸:۳۶
بهنام جدی بالابیگلو

روزقیامت روز حسرت است و روز کشیدن آههای سوزناک ...

 

بچه بودم و روزهای پراضطراب بمباران هوایی

و روزهای کشیده شدن آژیرهای قرمز و سفید

و مرگ

در رویاهای ما ناشناخته بود

سر صبحگاه مدرسه مدیرمان گفت که هرکسی فردا یه گونی بیاره

می خواهیم وسط حیاط مدرسه پناهگاه بزنیم!

وما سرمست از رویاها به بازی داخل پناهگاه می اندیشیدیم!

صبح شد و کل کلاس بلکه کل مدرسه گونی بدست سرصف ایسناده بودیم!

ولی ...

روزها گذشت و از پناهگاه خبری نشد

هفته ها گذشت و خبری نشد

ماهها گذشت و بازهم خبری نشد

سالها گذشت  و خبری نشد

و اکنون قریب به 23 سال می گذرد و من ماندم و یک حسرت

و ای کاش مدیرمان گفته بود که گونی ها را برای رزمندگان می خواسته

تا در روز قیامت

وقتی از جهاد پرسیدند

می گفتم که منهم یه گونی آورده ام!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۲ ، ۲۲:۲۷
بهنام جدی بالابیگلو

 

یوم ینفخ فى الصور فتأتون أفواج

در تفسیر مجمع البیان از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) مروى است:

وقتى که معاذ از معناى این آیه: یوم ینفخ فى الصور فتأتون أفواجا پرسید: روز قیامت که صور دمیده مى‏شود دسته دسته مى‏آیید؛ یعنى چه؟

حضرت فرمود: اى معاذ! مطلب بزرگى را پرسش نمودى، پس اشک در چشم مبارک بگردانید و فرمود: امت من در روز قیامت ده صنف مى‏شوند که البته خداوند این ده صنف را از جمله مسلمین جدا مى‏کند و صورتشان را تغییر مى‏دهد؛ عده‏اى به شکل میمون و بعضى به صورت خوک و پاره‏اى دست و پا بریده، برخى کور و گروهى گنگ و کرند و طایفه‏اى وارد محشر مى‏شوند در حالى که زبانشان را مى‏جوند و چرک از دهان آنها بیرون مى‏آید و اهل محشر از گند آنها در زحمت‏اند و عده‏اى وارونه سرنگون وارد محشر مى‏شوند و به همان حال آنها را به عذاب مى‏برند و عده‏اى به شاخه‏اى از آتش آویخته شده‏اند و دسته‏اى بوى گند آنها از مردار بیشتر است و دسته دیگر جبه‏هایى که از قطران است بر آنها پوشانیده باشند که چسبیده باشد به پوستهایشان.

پرسیدند: اینها چه کسانى هستند؟

فرمود: آن‏کسى که به صورت میمون وارد محشر مى‏شود، نمام است؛ یعنى سخن چین و آن کسى است که میان دو نفر را بهم مى‏زند و سخن هر یک را که درباره دیگر گفته، براى او خبر برد.

آن که به شکل خوک مى‏آید، خورنده حرام است؛ کسى است که مثلا در کسبش کم فروشى کرده، غش در معامله کرده، مال مردم را خورده است. و آن که سرنگون است کسى که رباخوارى کرده است.

آن‏کس که زبانش را مى‏جود و چرک از دهانش بیرون مى‏آید عالم بى‏عمل مى‏باشد؛ هر عالمى است که کردارش غیر از گفتارش باشد؛ خوب موعظه مى‏کند؛ اما در عمل به گل فرو رفته، دیگران از سخنانش بهره برده‏اند؛ اما خود بدبختش بى‏عمل بوده، این است که زبانش را مى‏جود و حسرت مى‏خورد.

آن که دست و پا بریده وارد محشر مى‏شود، آزار رساننده به همسایه است.

(فرمود:) آن کسى که کور وارد محشر مى‏شود، حاکم جور و ناحق است که حکم به ناحق کرده و اما گنگ و کر، آنهایى هستند که خود پسندند؛ یعنى عجب دارند؛ هر خود پسند خودخواهى، کر و گنگ، وارد محشر مى‏شود.

و آن را که به شاخه‏اى از آتش مى‏بندند، کسانى هستند که در دنیا نمامى و سعایت مى‏کردند نزد سلاطین و اسباب زحمت مردم و آزار رساندن به آنها را فراهم مى‏کردند.

و آنهایى که از مردار گندترند؛ کسانى هستند که از شهوات و لذتهاى حرام برخوردار بودند و حق واجب الهى را که در مال آنها بود، نمى‏دادند و آنهایى که جبه‏هاى آتشین بر آنها پوشیده مى‏شده، پس تکبر کنندگان و فخر و ناز کنندگانند

و در حدیث دیگر از رسول خدا مروى است: کسانى که دو میخ از آتش در چشم آنها است، اینها کسانى‏اند که چشم خود را از حرام پر مى‏کردند.

محدث فیض در عین‏الیقین این طور نقل مى‏فرماید که: وقتى شرابخوار وارد محشر مى‏شود، شیشه شرابى به گردنش آویزان و قدح شرابى به دستش چسبیده و بوى گندى از او بلند است که از هر مردارى گندتر است و همه او را مى‏شناسند که شرابخوار بوده است و هرکس بر او بگذرد، او رالعنت کند؛ چنانچه آنها که اهل طربند تار و طنبورشان به دستشان چسبیده و بر سر آنها مى‏خورد، اصلاً از قیافه و سیماى هرکس معلوم است که اهل چه گناهى بوده است‏

و نیز در کتاب مزبور نقل کرده: یحشر بعض الناس على صور یحسن عندها القردة و الخنازیر

 

بعضى از مردم به صورتها و شکلهایى وارد محشر مى‏شوند که شکل میمون و خوک نسبت به آنها زیباست.

و نیز از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) روایت کرده که فرمود: یحشر الناس یوم القیامه ثلثة اصناف: رکبانا و مشاة و على وجوههم فقیل یا رسول الله و کیف یمشون على وجوههم؟ قال: الذى امشاهم على اقدامهم قادر على ان یمشیهم على وجوههم‏

مردم در قیامت سه جور محشور مى‏شوند؛ بعضى سوار و بعضى پیاده و بعضى بر صورتها حرکت مى‏کنند. گفتند یا رسول الله! چگونه با سر مى‏توان حرکت کرد؟! فرمود همان خدایى که آنها را در دنیا بر پاهایشان حرکت مى‏داد، قادر است که آنها را با سرهایشان حرکت دهد.

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۲ ، ۲۱:۴۶
بهنام جدی بالابیگلو

 

 

امام صادق علیه السلام :

 

«در منزلی که چهل روز تار و تنبک (آلات موسیقی) به کار رود، خداوند شیطانی را به نام قفندر بر آن مسلط می کند و او به تمام اندام صاحب خانه می نشیند و در او می دمد، پس از آن، حیا و غیرت از او برداشته می شود، به گونه ای که برایش مهم نیست هرچه درباره اش بگویند و هرچه با ناموسش انجام دهند«.


منبع: الکافی، ج ۶، ص ۴۳۲;

الوافی، ج ۱۷، صص ۲۱۰ - ۲۱۱;

وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۳۱۳ 
 
 
امام صادق(ع) فرمود:
«اذا غیر الرّجل من أهله أو بعض مناکحه من مملوکه، فلم یغرولم یغیر، بعث الله الیه طایراً یقال له القفندر، حتّی یسقط علی عارضة بابه، ثمّ یمهله أربعین یوماً، ثمّ یهتف به: انّ الله غیور یحبّ کلّ غیور، فان هو غار و غیر فانکر ذلک. و الاطار حتی یسقط علی رأسه، فیخفق بجناحیه ثمّ یطیر عنه. فینزع الله بعد ذلک روح الایمان و تسمیه الملائکة الدّیوث»
 
اگر نسبت به خانواده یا بعضی از کنیزان انسان، کاری خلاف غیرت صورت گیرد و او غیرت نورزد و وضع را تغییر ندهد، خدا پرنده‌ای به نام قفندر را به در خانه‌اش می‌فرستد که چهل روز او را مهلت می‌دهد و سپس به او خطاب کرده می‌گوید، خدا غیور است و هر غیرتمندی را دوست دارد. پس اگر او اظهار غیرت کرد و وضع را تغییر داد، اعتنایی نمی‌کند. در غیر اینصورت، پرواز می‌کند و روی سر او فرود می‌آید و با بالهایش بر او می‌زند و سپس پر می‌کشد و می‌رود. آنگاه خداوند روح ایمان را از آن شخص، سلب می‌کند و فرشتگان، او را دیوث می‌نامند.
 
وسائل‌الشیعة ج14، ص108، باب77، از ابواب مقدمات نکاح، ح4.
 
۳۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۲ ، ۲۰:۳۳
بهنام جدی بالابیگلو

حدیث : 5
حدثنى محمد بن موسى بن المتوکل رضى الله عنه قال حدثنى محمد بن یحیى عن احمد بن محمد عن الحسین بن سعید عن عبدالرحمن بن ابى نجران عن محمد بن سنان عن ابى الجارود عن محمد بن على علیهماالسلام قال ما من نفس تقتل بره و لا فاجره الا وهى تحشر یوم القیامه متعلقا بقاتله بیده الیمنى و راسه بیده الیسرى و اوادجه تشخب دما یقول یا رب سل هذا فیم قتلنى فان کان قتله فى طاعه الله عزوجل اثیب القاتل الجنه و ذهب بالمقتول الى النار و ان کان فى طاعه فلان قیل له اقتله کما قتلک ثم یفعل الله فیهما بعد مشیته .
ترجمه :
5. امام باقر علیه السلام فرمودند: مقتول خوب یا بدى نیست ، مگر این که در روز قیامت در حالى که خون از شاهرگهاى او فواره مى زند و قاتلش را با دست راست و سرش را در دست گرفته محشور مى شود. عرضه مى دارد. پروردگارا! از این بپرس چرا مرا کشت ؟ و آنگاه اگر در راه طاعت خداوند عزوجل او را کشته باشد، قاتل را به بهشت و مقتول را به جهنم مى برند. و اگر بخاطر اطاعت از فلان شخص او را کشته باشد، به او مى گویند: همانگونه که تو را کشت ، او را بکش ، آنگاه خداوند طبق خواست خود با آنها رفتار مى نماید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۲ ، ۱۵:۱۴
بهنام جدی بالابیگلو
خدا نزدیکست ...

                   نزدیکتر از بریده شدن رگ گردن ...

                                                        بلکه نزدیکتر ...

 

 

خواب دیدم که در یک اتاق خواب، کودکی خوابیده بود و مادرش جای دیگری دراز کشیده بود و با گوشی صحبت می کرد ...

 

و دیدم دو تا دست، که دستکشی سفید پوشیده بودند ، از کمد دیواری خارج شدند و مثل مار می خزیدند

یکی بطرف کودک و یکی بطرف مادر

ودیدم که یکی از دست ها دهان و بینی کودک را گرفت

و مادر و کودک هر دو مردند ...

و دیدم که در اتاقی هستیم و دست را دیدم که در فضای اتاق در گردش و پروازست

گفتم که چنین دستی وجود دارد و جانها را می گیرد

زنی نشسته بود و مشغول کاری بود

گفت عمر من طولانیست و به این زودیها نخواهم مرد ...

و دست رفت پشت سرش و روی شانه اش اشاره کرد

زن برگشت و نگاه کرد و نقش زمین شد

...

 

گذشت و بعد از ظهر شد می خواستم برم سرکار ولی خسته بودم

همسرم می خواست بره خانۀ یکی از خویشاوندان و منتظر بود که من برم ...

همسرم ناگاه متوجه شد که شیر فلکۀ گاز باز مونده

دو ساعت تمام ...

اگر رفته بود و من خوابیده بودم ...

اگر متوجه باز بودن شیر فلکه گاز نمی شد ...

...

بله ...

خدا نزدیکست ...

نزدیکتر از باز بودن شیر فلکۀ گاز ...

بلکه نزدیکتر ... 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۵:۵۰
بهنام جدی بالابیگلو
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۵:۲۷
بهنام جدی بالابیگلو
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۲ ، ۱۵:۵۲
بهنام جدی بالابیگلو