ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی
چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۴ ق.ظ

مقدارى از دست او را سوخته یافتند

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: زنى هرزه گرد با چند نفر از جوانان بنى اسرائیل مصادف شد. با قیافه به ظاهر آراسته آنها را فریفت . یکى از جوانان به دیگرى گفت : اگر فلان عابد هم این زن را ببیند فریفته اش ‍ خواهد شد زن آلوده این سخن را شنید، گفت به خدا سوگند تا او را نفریبم به خانه بر نمى گردم .
هنگام شب به محل اقامت عابد رفت ، در را کوبید، گفت : زنى بى پناهم ، امشب مرا در خانه خود جاى ده . عابد امتناع ورزید. زن گفت : چند نفر جوان مرا تعقیب مى کنند اگر راهم ندهى و آنها برسند از چنگشان خلاصى نخواهم داشت . عابد این حرف را که شنید او را اجازه ورود داد، همین که داخل خانه شد، لباس از تن خود بیرون کرد و قامت دلاراى خویش را در مقابل او جلوه داد، چشم عابد به پیکر زیبا و اندام دلفریب او افتاد، چنان تحت تاءثیر غریزه جنسى واقع شد که بى اختیار دست خود را به اندامش ‍ نهاد، در این موقع ناگاه به خود آمده متوجه شد چه از او سر زده ، دیگى بر سر بار داشت ، براى تهیه غذا زیر آن آتش افروخته بود.
جلو رفت ، دست خود را به آتش نهاد. زن پرسید: این چه کاریست که از تو سر مى زند؟!
گفت : دست من خودسرانه کارى کرد او را کیفر مى دهم . از دیدن این وضع زن طاقت نیاورد، از خانه او خارج شد در بین راه به عده اى از بنى اسرائیل ، گفت : فلان عابد را دریابید که خود را آتش زد. وقتى آمدند، مقدارى از دست او را سوخته یافتند( جزء 14 بحار الانوار ص 492 چاپ آخوندى).


نوشته شده توسط بهنام جدی بالابیگلو
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

ندای الرحیل

در احیای فرهنگ آخرتگرایی

ندای الرحیل

سلام
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای دگرگون کردن بدیهیات،گرایشها و هدفها ...
وبلاگ حاضر تلاش کوچکی است برای زنده کردن قلبها و دگرگون کردن آرزوها...
وبلاگ حاضر، تلاش کوچکی است برای احیای فرهنگ آخرتگرایی و نواختن ندای الرحیل...
پس...
باور کنیم که جهان به نگاهی نو نسبت به مرگ نیازمند است...
باور کنیم که نگرش غلط به اسرارآمیزترین پدیدۀ هستی - مرگ - لحظه لحظۀ عمر بشر را به پوچی کشانده است....
باور کنیم که ما رهگذریم ودنیا ظرفیت و توان تحمل آرزوهای ما را ندارد...
باور کنیم که مرگ در این نزدیکیست و ما چاره ای جز رفتن نداریم...
باور کنیم که دلهای ما برای آزاد شدن از ترسها و گرایشهای دنیا، به ترسها و گرایشهای آخرت نیازمند است...
باور کنیم که تنها طریقتی که می تواند ما را به خدا برساند، طریقت توشه چینی است...
ویادمرگ، آب حیات بخشیست برای زنده کردن بشریت...
ویاد مرگ شمشیر و سپر محکمیست، در برابر فرهنگ پوچ گرای غربیها...
و یاد مرگ، مرهم شفا بخشیست برای انقلاب بیمار شده به ویروس دنیاگرایی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
هم کاروانیان

منوی تصویری سایت ندای الرحیل

تلگرام

-----------------------

 صفحه اصلی

-----------------------

ندای الرحیل2-تصاویر

-----------------------

ندای الرحیل3-سیاسی

-----------------------

ندای الرحیل4-خواب

-----------------------

 ندای الرحیل5 - شعر
آخرین دیدگاه میهمانان ندای الرحیل
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۹، ۱۷:۱۶ - سلیمانی
    احسنت

مقدارى از دست او را سوخته یافتند

چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۴ ق.ظ
حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمود: زنى هرزه گرد با چند نفر از جوانان بنى اسرائیل مصادف شد. با قیافه به ظاهر آراسته آنها را فریفت . یکى از جوانان به دیگرى گفت : اگر فلان عابد هم این زن را ببیند فریفته اش ‍ خواهد شد زن آلوده این سخن را شنید، گفت به خدا سوگند تا او را نفریبم به خانه بر نمى گردم .
هنگام شب به محل اقامت عابد رفت ، در را کوبید، گفت : زنى بى پناهم ، امشب مرا در خانه خود جاى ده . عابد امتناع ورزید. زن گفت : چند نفر جوان مرا تعقیب مى کنند اگر راهم ندهى و آنها برسند از چنگشان خلاصى نخواهم داشت . عابد این حرف را که شنید او را اجازه ورود داد، همین که داخل خانه شد، لباس از تن خود بیرون کرد و قامت دلاراى خویش را در مقابل او جلوه داد، چشم عابد به پیکر زیبا و اندام دلفریب او افتاد، چنان تحت تاءثیر غریزه جنسى واقع شد که بى اختیار دست خود را به اندامش ‍ نهاد، در این موقع ناگاه به خود آمده متوجه شد چه از او سر زده ، دیگى بر سر بار داشت ، براى تهیه غذا زیر آن آتش افروخته بود.
جلو رفت ، دست خود را به آتش نهاد. زن پرسید: این چه کاریست که از تو سر مى زند؟!
گفت : دست من خودسرانه کارى کرد او را کیفر مى دهم . از دیدن این وضع زن طاقت نیاورد، از خانه او خارج شد در بین راه به عده اى از بنى اسرائیل ، گفت : فلان عابد را دریابید که خود را آتش زد. وقتى آمدند، مقدارى از دست او را سوخته یافتند( جزء 14 بحار الانوار ص 492 چاپ آخوندى).
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۷
بهنام جدی بالابیگلو

نظرات  (۱)

۲۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۵۷ هشــــدار
روایت زیبا و تأثیرگذاریست!
انشاءالله مأجور باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">