زبان اهل آتش
چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۷ ب.ظ
امام صادق (ع) فرمودند:
قومی از بنی مخزوم بودند که با علی(ع) (از طرف مادری) نسبت قوم و خویشی داشتند. روزی جوانی از آنها خدمت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت:
ای دایی، یکی از نزدیکانم فوت کرده و من خیلی اندوهگین شدهام.
حضرت فرمود:
آیا دوست داری او را ببینی؟
گفت:
بلی.
حضرت فرمود:
ما را بر سر قبر او ببر. سپس امام (ع) خدا خواند (دعا کرد) و فرمود:
ای فلانی، به اذن خدای تعالی به پاخیز. در این هنگام میت بر بالای قبر نشست، در حالی که میگفت:
ونیه، ونیه، شالا
یعنی لبیک، لبیک، ای آقای ما.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
این چه زبانی است؟
آیا تو از دنیا نرفتی در حالی که یک فرد عرب (زبان) بودی؟
گفت:
بلی،
ولی من در حالی که بر ولایت فلانی و فلانی بودم از دنیا رفتم و زبانم به زبان اهل آتش مبدل گشت
قومی از بنی مخزوم بودند که با علی(ع) (از طرف مادری) نسبت قوم و خویشی داشتند. روزی جوانی از آنها خدمت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت:
ای دایی، یکی از نزدیکانم فوت کرده و من خیلی اندوهگین شدهام.
حضرت فرمود:
آیا دوست داری او را ببینی؟
گفت:
بلی.
حضرت فرمود:
ما را بر سر قبر او ببر. سپس امام (ع) خدا خواند (دعا کرد) و فرمود:
ای فلانی، به اذن خدای تعالی به پاخیز. در این هنگام میت بر بالای قبر نشست، در حالی که میگفت:
ونیه، ونیه، شالا
یعنی لبیک، لبیک، ای آقای ما.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
این چه زبانی است؟
آیا تو از دنیا نرفتی در حالی که یک فرد عرب (زبان) بودی؟
گفت:
بلی،
ولی من در حالی که بر ولایت فلانی و فلانی بودم از دنیا رفتم و زبانم به زبان اهل آتش مبدل گشت
۹۴/۰۴/۱۷