دلقک فرعون
فرعون دلقکى داشت که از کارها و سخنان او لذت مى برد و مى خندید.
روزى به در قصر فرعون آمد تا داخل شود،
مردى را دید که لباسهاى ژنده بر تن ، عبایى کهنه بر دوش و عصایى بر دست دارد.
پرسید:
تو کیستى ؟
گفت :
من پیامبر خدا موسایم که از طرف خداوند براى دعوت فرعون به توحید آمده ام .
دلقک از همانجا بازگشت ، لباسى شبیه لباس موسى پوشیده و عصایى هم به دست گرفت ، نزد فرعون آمد.
از باب مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسى (ع ) کرد
. آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامى که زمان کیفر فرعون و غرق شدن او رسید و خداوند او را بالشکرش در رود نیل غرق ساخت ، آن مرد تقلیدگر را نجات داد.
موسى عرض کرد:
پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردى ، با این که مرا اذیت کرد؟
خطاب رسید:
اى موسى ! من عذاب نمى کنم کسى را که به دوستانم شبیه شود، اگر چه بر خلاف آنها باشد
-انوار نعمانیه ، ص 354.