جلوه هایی از بهشت
جلوه هایی از بهشت
می گویند هر سختی و مرارتی برای رسیدن به نتیجه، شیرینی خاص خود را دارد و بهشت نتیجه و حاصل کار مؤمنین و متقین است که به واسطۀ صبر بر گناه و انجام طاعات و عبادات خداوند برای آنها مهیا می شود. اگرچه متقین
وصال به محبوبیت را در بهشت حق بهترین پاداش می دانند و رضایت حقتعالی برای آنها حلاوت دیگری دارد، اما به پاس رنج و مشقت مومنین در دنیا و دوری از گناهان، از نعمات باری تعالی در آخرت بهره مند می شوند که برخی از نعمتهای بهشتی را شنیده ایم، اما در این مقال با نگاهی به آیات قرآن به جلوه هایی از بهشت اشاره می کنم که خداوند در سورۀ طور می فرماید:برای متقین در بهشت باغ و بوستانهایی پوشیده از درختان آماده کرده ایم که مملو از انواع نعمتهاست، در این باغ و بوستانهای بهشتی همۀ میوه های بهشتی مهیا شده است که مؤمنین این میوه ها را به یکدیگر تعارف می کنندو لذت می برند.
تختهایی در این باغهای بهشتی آماده شده که به ردیف کنار هم چیده شده اند و به هم متصل هستند و مؤمنین بر این بالشها و پشتی ها در کنار هم تکیه دارند، در حالی که آنها را قرین و همراه حوریان بهشتی می کنند.
باغهای بهشتی سراسر درختان میوه، تختها و بالشهای آماده کنار هم به یک صف و همنشینی با حوریان بهشتی بخشی از این نعمتهاست.
نکتۀ بسیار جالب اینکه خداوند به مؤمنین منت می گذارد و چشم پدران را در بهشت به جمال فرزندان روشن می کند. البته فرزندانی که در ایمان از پدران خود تبعیت کردند، هرچند ایمان فرزندان به درجۀ ایمان پدران نرسیده باشد و کمتر باشد، اما لطف خداوند بواسطۀ ایمان پدران شامل اینگونه فرزندان می شود تا پدران خشنود شوند، البته از پاداش عمل پدران کم نمی کند و از ثواب پدران نیز چیزی به فرزندان نمی دهد، ولی این لطف و عنایت و منت خداوند است که بواسطۀ ایمان، اعتقاد و تقوای پدران در تربیت فرزندان صالح اگر چه ایمان و اعتقاد آنها به آن درجه نرسیده باشد که لایق بهشت باشند، اما این لطف را خداوند شامل آنها کرده است، افتخار بهشتی بودن را به اینگونه به فرزندان می دهد که این نیز بخشی از رحمت، لطف و مهربانی خداست.
برای ساکنان بهشت به صورت مستمرو لاینقطع میوه و گوشت لذیذ از هر نوع که بخواهند فرستاده شده و آماده می شود، بهشتیان دورهم جمع می شوند و جامهای شراب بهشتی که گناه در آن نیست را بهم تعارف می کنند. شرابی که مست عشق الهی شوند و در خلوتگه عشق به حق غرق شوند. پیرامون بهشتیان، غلامان جوان و زیبارویی در آمد وشد هستند و به خدمتگذاری ایشان مشغولند.
بهشتیان وقتی این جلوه ها و نعمتها را می بینند به یکدیگر روی آورده و هریک از دیگری می پرسد در دنیا چه حالی داشته و چه عملی آنها را به سوی بهشت روانه کرده است و علت بهشتی شدن را ازهم سوال می کنند و می گویند ما در دنیا نسبت به خانوادۀ خود با شفقت( مهربانی و محبت آمیخته با ترس) برخورد می کردیم. هم آنها را دوست می داشتیم و به سعادتشان و نجاتشان عنایت داشتیم و اینکه فکر می کردیم مبادا گرفتار ممالک ضلالت و گمراهی شوند. پس به بهترین وجهی با آنها معاشرت می کردیم و نصیحت و دعوت بسوی حق را از ایشان دریغ نمی کردیم.
اهل بهشت می گویند که خداوند برما منت نهاد و بهشت را نصیبمان کرد به این دلیل بود که ما در دنیا همواره او را می خواندیم و اگر او را می خواندیم به این علت بود که او پروردگار نیکوکار و مهربانی بود.
به مهربانی و رحمانیت حق اعتقاد داشتیم که در هر گرفتاری از او یاری می خواستیم. به این بهشت و نعمتهای بهشتی ایمان داشتیم که از گناه در دنیا دوری می کردیم و نماز و عبادت حق را بجا می آوردیم. می دانستیم سرانجام لطف او شامل ما خواهد شد که این بهشت و نعمتهای آن حاصل رنج و مرارت ما در دنیا بود. دار دنیا چه زود گذشت اما بهشت و نعمتهای آن ابدی است و خوشا بحال آنها که در این چند روزۀ دنیا از گناه دوری می کنند و نسبت به خانوادۀ خود با لطف و شفقت رفتار می کنند تا این ارزش و جایگاه را در بهشت داشته باشند که خداوند هر نعمتی را بخواهد برای ایشان آماده می کند و
قربت به حق و وصال محبوب و رضایت خداوند نیز پاداش ویژۀ دیگری است که نصیب بهشتیان خواهد شد.